از ملکی به ملک دیگر نظر افکند و این گونه دیده او به ملکوت خداوند گشوده شد و پیامبر اول به خداوند و بعد به ملک او نظر افکند و خداوند این گونه فرمود: (ألم تر الی ربک کیف مد الظل).
ابراهیم (ع) گفت: (انی ذاهب الی ربی) و پیامبر به سوی خداوند معراج کرد (أسری بعبده لیلا من المسجد الحرام…).
ابراهیم (ع) گفت: (و الذی أطمع ان یغفرلی) ولی خداوند به رسول الله (ص) گفت: (لیغفر لک الله…).
ابراهیم گفت: (و لا تخزنی) و برای پیامبر روزی است که در آن روز خداوند خواری نصیب او نخواهد ساخت و در آن روز یعنی روز حساب بزرگی و مجد و عظمت پیامبر هویدا خواهد شد.
ابراهیم در میان آتش نمرود گفت: خداوند مرا کفایت میکند (حسبی الله)، ولی به پیامبر از سوی خداوند گفته شد: (یا ایها النبی حسبک الله) ای پیامبر خداوند تو را کفایت میکند
ابراهیم گفت: (و اجعل لی لسان صدق) ولی به پیامبر از سوی خداوند گفته شد:(و رفعنا لک ذلرک).
ابراهیم گفت: (و أرنا منا سکنا) ولی به پیامبر گفته شد: (لنریه…).
ابراهیم گفت: (و اجعلنی من ورثة جنة نعیم) ولی به محمد(ص) از سوی خداوند گفته شد: (و للاخرة خیر کل) و ابراهیم گفت: (و الذی هو یطعمنی) ولی به محمد(ص) گفته شد: «أطعمهم من جوع) به خاطر قول محمد.
ابراهیم از روزی دادن به دشمنانش امساک ورزید و برای اهلبیت و خانوادهاش از خداوند روزی از ثمرات طلب نمود ولی محمد (ص) در این امر سخاوت داشت و حتی برای دشمنانش نیز طلب روزی و رزق میکرد تا آن جا که از سوی خداوند مورد خطاب قرار گرفت که: (و لا تبسطها کل البسط): ابراهیم به خداوند قسم گفت: (تالله لأکیدن اصنامکم) ولی خداوند به جان محمد(ص) قسم خورد که ایشان مقام ابراهیم را قبله خواهند گرفت (اتخذوا ابراهیم مصلی) همان گونه که رفتار رسول الله (ص) اسوه و الگو است و سخن او محل رجوع (لقد کان فی رسول الله اسوة حسنة)، ابراهیم بتهای قوی خودی را در خفا و با خشم برای خداوند شکست ولی محمد (ص) سیصد و شصت بت از کعبه را شکست و بندگان و عبادت کنندگان آن بتها را با شمیر رام کرد و خوار نمود. خداوند ابراهیم را پس از ابتلائات بسیار برگزید (و لقد اصطفینا) ولی محمد (ص) را قبل از ابتلاء و امتحان برگزید. خداوند ابراهیم را برگزید و او نیز مال خو را در راه خداوند متعال و به خاطر او انفاق نمود ولی خداوند بزرگ همه عالم را به خاطر محمد(ص) آفرید.
مقام ابراهیم(ع) مقام خدمت بود (و اتخذوا من مقام ابراهیم) و مقام محمد (ص) مقام شفاعت است (عسی أن یبعثک ربک) و شفیع بالاتر و برتر از خادم است. ابراهیم در جستجوی حقیقت عبودیت خداند بود و وصال حضرت حق را طلب مینمود آن گونه که گفت: (هذا ربی) یعنی در پی یافتن و وصال بود، ولی محمد (ص) از
خداوند بقای وصل را طلب نمود آنجا فرمود: (أمرت أن أکون من المسلمین) و بقاء بر ابتداء ارجحیت دارد.
خداوند حرارت آتش را بر حضرت ابراهیم (ع) سرد و سلامت گردانید و برای محمد (ص) سمی که یهودیان خیبر به حضرت خوراندند بیاثر گرداند آن گاه آتش جهنم را تحت اراده و اختیار او قرار داد در حالی که همه آتشهای دنیا مانند ذرهای از آتش جهنم است.
ابراهیم ندا داد که مردم برای حج و قربانی بیایند (و اذن فی الناس بالجج) ولی محمد (ص) را به اسلام وایمان دعوت نمود و در میان ایشان ندا داد (منادیا للأیمان أن آمنوا بربکم). به ابراهیم گفته شد: (أولم تؤمن) ولی به محمد (ص) گفته شد: (آمن الرسول). ابراهیم گفت: (فانهم عدولی) ولی به محمد (ص) گفته شد: (لولاک لما خلقت الأفلاک). خداوند به ابراهیم خلیل (ع) فرمود: (وفدیناه بذبح عظیم) ولی عبدالله پدر محمد(ص) برای او صد ناقه قربانی کرد. خداوند در اولاد ابراهیم برکت نهاد آن قدر که آنها بسیار زیاد شدند تا آنجا که حضرت داود (ع) در زمان خویش امر به شمارش حساب آنان نمود لکن از این کار عاجز شدند، چون خداوند به ابراهیم وحی فرمود که اگر اطاعت خداوند را در ذبح اسماعیل (ع)، او نیز برکت و کثرت را در اولاد ابراهیم قرار دهد و او نیز اطاعت نمود ولی اسماعیل (ع)، او نیز برکت و کثرت را در اولاد ابراهیم قرار دهد و او نیز اطاعت نمود ولی اسماعیل (ع) را به امر خداوند ذبح ننمود، اما محمد(ص) وقتی در مورد ذبح پسرش حسین (ع) امتحان میشود حسین (ص) این بار بر خلاف اسماعیل (ع) کشته میشود و به امر خداند اولادش کثیر و زیاد میشوند.
ابراهیم با واسطه برای خداوند بزرگ مرتبه نماز به پا داشت (و کذلک نری ابراهیم) ولی محمد(ص) بدون واسطه بود (ثم دنی فتدلی). ابراهیم رضای خداوند را طلب مینمود پس کعبه را ساخت و بر ا نمود (و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت) ولی خداوند قبله را برای خشنودی و رضای حبیب خود محمد (ص) کعبه قرار داد
(فلنولینک قبلة ترضاها).