نام ابوذر جندب (بضم جیم و سکون نون و ضم دال) بوده.
1- پیغمبر اسلام درباره ی ابوذر فرمود: کسی که میخواهد زهد عیسی بن مریم را ببیند به زهد ابوذر نظر کند.
2- حضرت موسی بن جعفر میفرماید: ابوذر میگفت:
من از دنیا بیزارم و آنرا مذمت مینمایم، غیر از دو گرده ی نان جوین که یکی را صبح و دیگری را عصر بخورم، و غیر از دو جامه ی پشمی که یکی را بر کمر بندم و دیگری را بر دوش خود اندازم.
3- باقر آل محمد صلی الله علیه وآله میفرماید: ابوذر آنقدر از خوف خدا گریه کرد که چشم او آزرده شد، به او گفتند: دعا کن تا خدا چشم تو را شفا دهد؟ گفت: من چندان غم چشم را ندارم، گفتند: چه غم از غم چشم مهمتر؟! گفت: دو امر بزرگ که من در پیش دارم: یکی بهشت و دیگری جهنم.
4- موقعی که جنگ تبوک واقع شد ابوذر بجهت لاغری شتر خود از لشگر مسلمین عقب افتاد، همینکه خود را به لشگر رسانید پیغمبر اسلام فرمود: ابوذر تشنه است او را سیراب نمائید، وقتی ابوذر آب آشامید با آفتابه ی پر از آبی که در دست داشت نزد رسول خدا آمد، پیغمبر اکرم فرمود: ای ابوذر! تو که آب داشتی پس چرا تشنه مانده بودی؟!
گفت: یا رسول الله! من نزد سنگی آمدم که آب باران در آنجا جمع شده بود، چون آن آب را سرد و شیرین یافتم با خود شرط کردم که تا حبیب من رسول خدا از این آب نیاشامد من هم نیاشامم!.
پیغمبر اکرم فرمود: ای ابوذر خدا تو را رحمت کند. تو تنها و غریب زندگانی خواهی کرد، تنها خواهی مرد. تنها برانگیخته خواهی شد، تنها داخل بهشت خواهی شد، عده ای از اهل عراق که متصدی غسل و کفن دفن تو میشوند بوسیله ی تو
سعادت مند خواهند شد!.
چون ابوذر عثمان بن عفان را بجهت اعمال ناپسندش مورد طعن قرار میداد لذا عثمان به ابوذر گفت: تو را بحق پیغمبر قسم میدهم آنچه را که از تو می پرسم جواب بگوئی؟ ابوذر گفت: اگر قسم هم ندهی میگویم!
عثمان گفت: کدام شهر را بیشتر دوست میداری؟ ابوذر گفت: مکه را که حرم خدا و رسول او است، زیرا میخواهم در مکه عبادت کنم تا مرگ من فرارسد. عثمان گفت: من تو را در آنجا نخواهم فرستاد، چون که تو نزد من چندان اهمیتی نداری! ابوذر ساکت شد.
عثمان گفت: کدام شهر را بیشتر دشمن میداری؟ گفت: ربذه را، زیرا که در حال کفر در آنجا بوده ام، عثمان گفت: من تو را بربذه خواهم فرستاد.
عثمان، ابوذر را به ربذه تبعید کرد و ابوذر در سنه ی (32) هجری از دنیا رفت و در همانجا دفن شد و ابن مسعود بجنازه ی ابوذر نماز خواند. ربذه (بفتح راء و باء و ذال) یکی از قریه های مدینه است که تا مدینه یکفرسخ فاصله دارد.