جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ابو سفیان بن الحارث‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

و دیگر از شعراى رسول خدا، ابو سفیان بن الحارث بن عبد المطّلب پسر عمّ پیغمبر است، و نیز برادر رضاعى آن حضرت است، چه ابو سفیان را نیز حلیمه شیر داد و مادر ابو سفیان، غرنه دختر قیس بن طریف از فرزندان فهر بن مالک بن النّضر بن کنانه است. و او شاعرى طلیق اللسان بود و در جاهلیّت با رسول خدا طریق معادات و مبارات(1) مى‏سپرد.- شرح اسلام او را در منزل ابواب به دستیارى امّ سلمه و تعلیم امیر المؤمنین على علیه السّلام مرقوم داشتیم و مهاجاة او را با حسّان بن ثابت رقم کردیم-. شاعرى طلیق اللسان بود و این اشعار را در اعتذار ما سلف گوید:

لعمرک انّى یوم تحمل رایته

لتغلب خیل اللّات خیل محمّد

لک المدلج الحیران اظلم لیله

فهذا اوانى حین اهدى فاعتدى‏

هدانى هاد غیر نفسى و دلّنى

على الله من طرّدته کلّ مطرد

اصد و انأى جاهلا عن محمّد

و ادعى و ان لم انتسب من محمّد

چون این شعر بر رسول خداى قرائت کرد فضرب النّبىّ یده فى صدره، و قال:

متى طردتنى یا ابا سفیان.

و این شعر در مرثیه رسول خداى مى‏گوید:

أرقت فما لیلی لا یزول

و لیل أخی المصیبة فیه طول‏

و أسعدنی البکاء و ذاک ممّا

أصیب المسلمون به قلیل‏

لقد عظمت مصیبتها و جلّت

عشیّة قیل قد قبض الرّسول‏

و أضحت أرضنا ممّا عراها

تکاد بنا جوانبها تمیل‏

فقدنا الوحی و التّنزیل فیها

یروح به و یغدو جبرئیل‏

و ذاک أحقّ ما ذابت علیه

نفوس النّاس أو کادت تسیل‏

نبیّ کان یجلو الشّک عنّا

بما یوحى إلیه و ما یقول‏

و یهدینا و لا نخشى ضلالا

علینا و الرّسول لنا دلیل‏

أ فاطم إن جزعت فذاک عذر

و إن لم تجزعی ذاک السّبیل‏

فقبر أبیک سیّد کلّ قبر

و فیه سیّد النّاس الرّسول‏

و نیز از اشعار اوست:

لقد علمت قریش غیر فخر

بانّا نحن احورهم حسانا

و اکثرهم دروعا سابغات

و امضاهم اذا طعنوا سنانا

و ارفعهم لدى القراء عنهم

و ابینهم اذا نطقوا لسانا

ابو سفیان بن الحارث در سال بیستم هجرى در مدینه مریض شد، و سه روز قبل از فوتش بفرمود تا قبرش را حفر کردند؛ و چون از جهان برفت، عمر بن الخطّاب بر او نماز گزاشت. و مرگ ابو سفیان بعد از برادرش نوفل به سه ماه و هفده روز بود.

و کسانى که رسول خداى را هجا گفتند: ابن الزّبعرى و هبیرة بن ابى وهب المخزومى و مسافع بن عبد مناف الجمحى و عمرو بن العاص و امیّة بن الصّلت الثقفى و ابو سفیان بن حارث بودند، و بعضى از ایشان پشیمان شده ایمان آوردند

چنانکه مذکور شد.


1) معادات: دشمنى، مبارات: برابرى و نبرد نمودن با کسى در کارى.