راغب اصفهانی در کتاب مفردات خود برای کلمه ی امت چند معنا می نویسد که از آن جمله این است:
کلمه ی امت را بمردمی گویند که دارای یکدین باشند. بنابراین افرادی از امت حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله بشمار میروند که تابع دین و قوانین آن بزرگوار باشند،
و افرادی که از دستورات رسول عزیز اسلام تبعیت نکنند از امت آنحضرت محسوب نمیشوند، خواه در ازمنه ی گذشته و خواه در زمان فعلی و خواه در زمان های آینده.
حضرت امام حسین علیه السلام میفرماید: پدرم امیرالمؤمنین در جواب یکی از دانشمندان یهود اینطور فرمود.
خدا در شب معراج راجع به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و امت آنحضرت میفرماید: پیغمبر ایمان آورد به آنچه که از طرف پروردگارش نازل شد، و….
رسول خدا هم از طرف خود و امتش در جواب خدای رؤف گفت: مؤمنین بطور کلی بخدا و ملائکه اش و کتابهای آسمانیش و پیغمبرانش ایمان آوردند و میگویند: مابین احدی از پیمبران خدا فرقی نمیگذاریم.
خدای رؤف: اگر این امت این چنین ایمانی بیاورند آمرزش و بهشت برای آنان خواهد بود.
پیغمبر اسلام: بار خدایا ما شنیدم و اطاعت کردیم، از تو تقاضای آمرزش مینمائیم، بازگشت (هر کسی) بسوی تو خواهد بود. یعنی برگشت بجانب آخرت.
خدای رؤف: من آمرزش را برای توبه کنندگان امت تو واجب کردم چون تو و امت تو این موضوع (ایمان بخدا و ملائکه و کتابها و انبیاء) را- که من به انبیاء گذشته و امت آنان عرضه کردم و (امت) ایشان نپذیرفتند- قبول کردید لذا بر من لازم است که (تکلیفهای مشکل را) از امت تو بردارم.
خدا نفسی را تکلیف نمیکند مگر بقدر طاقت آن، آنچه را که نفس کارهای نیک کرده باشد بر له آن
و آنچه را که کار زشت انجام داده باشد بر علیه آن خواهد بود.
پیغمبر اسلام: به الهام خدا گفت: پروردگارا! ما را به جهت فراموشی یا خطا مؤاخذه منمای؟
خدای رؤف: یا محمد من این تقاضا را بتو عطا کردم، زیرا که تو در نظر من با کرامت هستی. اگر امم گذشته یک موضوعی را که به ایشان تذکر داده شده بود فراموش میکردند درهای عذاب خود را بر آنان باز میکردم، ولی این تکلیف سخت را از امت تو برداشتم.
پیغمبر اسلام: بار خدایا! آن تکلیفهای مشکلی را که برای امم گذشته قرار دادی برای ما مقرر مفرمای؟؟.
خدای رؤف: من آن تکلیفهای سختی را که برای امت های گذشته قرار داده بودم از امت تو برداشتم. زیرا من قرار داده بودم که عبادتی را از امم گذشته قبول نکنم مگر اینکه آن عبادت را در آن بقعه های معلومی که برای ایشان تعیین کرده بودم بجای آورند، ولو اینکه آن بقعه ها دور باشند. در صورتیکه من همه ی زمین را برای تو و امت تو محل سجده و پاک کننده قرار داده ام! این یکی از آن مشکلاتی است که من از امت تو برداشته ام.
امم گذشته وظیفه داشتند که قربانیهای خود را با گردن های خود بجانب بیت المقدس حمل نمایند. قربانی آن کسی را که قبول میکردم آتشی میفرستادم تا آنرا میخورد (یعنی میسوزانید؟) و چنانچه قربانی او مورد قبول قرار نمیگرفت محروم و ناامید برمیگشت!
ولی قربانی امت تو را در شکم فقراء و مساکین قرار داده ام،
قربانی هر یک از امت تو را که قبول کنم ثواب آنرا چند برابر خواهم داد و قربانی هر یک از امت تو را که قبول نکنم عقوبت و عذابهای دنیوی را از او برمیدارم. این تکلیف را که از تکلیف های دشوار است از امت تو برداشتم.
نماز امم گذشته را در نیمه ی شب و روز واجب کرده بودم و این امر برای آنان دشوار بود. این تکلیف مشکل را از امت تو برداشتم و نماز ایشان را در اول شب و روز قرار دادم که از خواب و کار خود فارغ شده باشند!.
برای امم گذشته پنجاه نماز در پنجاه وقت واجب کرده بودم ولی این تکلیف سنگین را از امت تو برداشتم.
ثواب امم گذشته یکی و گناه ایشان هم یکی نوشته میشد، ولی ثواب امت تو را ده برابر و گناهانشان را یکی قرار دادم.
چنانچه امم گذشته نیت عمل نیکی میکردند ثوابی برای آنان نوشته نمیشد، اما اگر نیت عمل زشتی مینمودند ولو اینکه آن عمل را انجام نمیدادند پای ایشان نوشته میشد.
من این تکلیف مشکل را از امت تو برداشتم، زیرا چنانچه است تو قصد گناهی بکنند تا آن را انجام نداده باشند پای ایشان نخواهم نوشت، اما اگر قصد ثوابی بکنند و آنرا انجام ندهند من آن ثواب را پای آنان خواهم نوشت!
چنانچه از امم گذشته گناهی سر میزد آن گناه بر در خانه ی ایشان نوشته میشد و قبولی توبه ی آنان این بود که محبوب ترین غذا را برایشان حرام میکردم!!.
امم گذشته مدت صد سال یا دویست سال برای یک گناه توبه میکردند و من توبه ی آنانرا نمی پذیرفتم مگر اینکه ایشانرا در دنیا به عقوبتی مبتلاء میکردم، ولی این مشکلات را از امت تو برداشتم، چنانچه یکی از امت تو صد سال گناه کند و بقدر یک چشم بهم زدن توبه کند و پشیمان شود جمیع گناهان او را میآمرزم و توبه ی او را می پذیرم!!.
ولی آب را بطور کلی برای امت تو پاک کننده قرار دادم و خاک را در بعضی از موارد. این نیز یکی از بارهای گران است که من از دوش امت تو برداشته ام.
پیغمبر اسلام: بار خدایا اکنون که این نعمت ها را بمن و امت من عطا کردی پس بیش از این بما عطا فرما؟؟ خدای رؤف به پیغمبر خود الهام کرد: دعا کن آن حضرت گفت: پروردگارا ما را به آن تکلیف هائی که طاقت آنها را نداریم مکلف مفرمای؟.
خدای رؤف: این دعا را مستجاب کردم.
پیغمبر اسلام: پروردگارا ما را عفو فرما. ما را بیامرز، بما رحم کن، تو مولا و سرور ما هستی؟؟.
خدای رؤف: این خواهش را درباره ی توبه کنندگان امت تو پذیرفتم.
پیغمبر اسلام: بار خدایا پس ما را در مقابل گروه کافران یاری فرمای؟.
خدای رؤف: من این تقاضا را درباره ی امت تو قبول نمودم، یا محمد! من امت تو را در میان کافران نظیر خال سفیدی
قرار دادم که در بدن گاو سیاهی باشد، امت تو بر دشمنان قادرند، امت تو بر دشمنان غلبه خواهند کرد، دشمنان خدمتگذار امت تو خواهند شد ولی امت تو خدمتگذار ایشان نخواهند شد، لازم است دین تو را بجهت کرامتی که نزد من داری بر تمام دینها غالب گردانم تا در مشرق و مغرب دینی غیر از دین تو باقی نباشد. و السلام علینا و علی عبادالله الصالحین.
و لله المنة که جلد اول کتاب ستارگان درخشان که خلاصه ای از زندگانی پیغمبر اسلام است در روز (21) ماه محرم الحرام سنه ی (1385) هجری در طهران بقلم فقیر بی بضاعت محمد جواد نجفی پایان یافت. جلد دوم این کتاب خلاصه ای از زندگانی شهبانوی اسلام فاطمه ی زهراء است.