جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ام قرفه اندیشه ترور پیمبر را در سر می پرورد

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ام قرفه، این زن دیو سیرت کنیه ای عمیق از پیمبر (ص) در دل داشت، چندان که تصمیم گرفت، تا در مدینه آن حضرت را غافلگیر کند، و از پا در آورد، و برای این منظور سی رزمنده از فرزندان و فرزندزادگان خود را تجهیز کرد، و ایشان را مأمور ساخت تا بمدینه روند، و اندیشه شیطانی او را تحقق بخشند، ولی آن تبهکاران امکان این کار را نیافتند.

و چنین می نماید که این ام قرفه در آن زمان فرمانده قوم خود، یعنی طایفه «بنی بدر» بوده است، بدلیل اینکه بعضی از مورخین این حمله را که ام قرفه و دخترش در آن اسیر شدند، «سریه» «ام قرفه» نامیده اند.

و اما کیفیت این حمله و پیروزی آن را مورخین از قول سلمة بن اکوع بر اینگونه نقل کرده اند که گفت: در تاریک روشن بامدادی پگاه – پس از اداء نماز صبح – بر قبیله بنی بدر حمله ور شدیم، تا بسر چشمه آب قبیله در آمدیم، و من در اینحال گروهی را که کودکان نیز در میان ایشان بودند – در حال فرذار دیدم، پس بیم آن کردم که ایشان پیش از من خود را بکوه برسانند، از این رو شتابان

خود را به ایشان رساندم و با رها کردن تیر آنان را از رسیدن بکوه باز داشتم، و زنی که همان ام‏قرفه بود در میان آن جمع جای داشت، و او لباسی با حاشیه‏ای از چرم بر تن داشت، و دخترش نیز، که زیباترین دوشیزه عرب بود، همراه او میبود، پس ایشان را دستگیر کردم، و نزد فرمانده حمله بردم، و او آن دوشیزه را بمن بخشید، ولی من جامه او را از تنش دور نساختم.

در سیره حلبی از مسلم چنین نقل کرده است که چون سلمه بن اکوع بمدینه‏بازآمد،پیمبر (ص) از او خواست تا آن دوشیزه را به او ببخشد،وسلمه چنین کرد، آنگاه پیمبر (ص) آن‏دوشیزه را بمکه فرستاد،و او با گروهی از اسیران مسلمان معارضه کرد.