گفتههای گذشته روشن کرد که بلوغ عقلی و علمی بشر و طلوع دورهى توانایی وی بر دریافت حقایق کلیهى معارف و قوانین الهی و بر حفظ مواریث دینی و مبارزه با تحریفها و بدعتها، دعوت و تبلیغ و اشاعهى دین، زمینهى اصلی پایان یافتن پیامبری است. قسمت عمدهى وظایفی که در دورهى کودکی بشر اجباراً «وحی» انجام میداده است در دورهى رشد و بلوغ عقل و علم نیروی علمی و عقلی انجام میدهد و علما وارث انبیاء میگردند.
با اینکه اسلام بر خلاف سنت رایج مذهب، هیچ گونه
امتیازی برای علمای امت که منجر به نوعی امتیاز طبقاتی بشود قائل نشده است، ایفای بزرگترین نقشهای دینی را بر عهدهى آنان گذاشته است. در هیچ دینی به اندازهى اسلام علمای امت نقش اصیل و موثری نداشتهاند و این، از خصیصه$ خاتمیت این دین ناشی میشود.
اولین پستی که در دورهى خاتمیت از پیامبران به عالمان انتقال مییابد پست دعوت و تبلیغ و ارشاد و مبارزه با تحریفها و بدعتهاست.
تودهى بشر در همهى دورهها نیازمند به دعوت و ارشاد است. قرآن با کمال صراحت این وظیفه را برعهدهى گروهی از خود امت میگذارد:
«ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر(1)
باید گروهی از شما باشند که دعوت به خیر کنند، به نیکی فرمان دهند و از زشتی باز دارند.
همچنین عللی که منجر به تحریف و بدعت میشود همه وقت بوده است و خواهد بود، و باز علمای امت هستند که وظیفهدار مبارزه با تحریفها و بدعتها میباشند. رسول اکرم فرمود:
«اذا ظهرت البدع فعلی العالم ان یظهر علمه و من لم یفعل فعلیه لعنه الله»(2)
آنگاه که بدعتها پدید میآیند برعهدهى دانشمند است که دانش خویش را آشکار کند و آن که نکند لعنت خدا بر او باد.
آن چیزی که این مبارزه را ممکن و کار آن را آسان میکند محفوظ ماندن معیار و مقیاس اصلی یعنی قرآن است. رسول اکرم مخصوصا تاکید کرده است که برای صحت و سقم چیزهایی که از زبان او نقل میشود از مقیاس قرآن استفاده کنند.
نگهداری متون اصلی از دستبرد حوادث، استنباط فروع از اصول و تطبیق کلیات بر جزئیات، طرح و اکتشاف مسائل جدید که هر عصری با خود میآورد، جلوگیری از گرایشهای یکجانبه، مبارزه با جمود بر شکلها و ظاهرها و عادتها، تفکیک احکام اصلی و ثابت و مادر از مقررات فرعی و نتیجه، تشخیص اهم و مهم و ترجیح اهم، تعیین حدود اختیارات حکومت در وضع قوانین موقت، و بالاخره تنظیم برنامه های متناسب با احتیاجات روز از اهم وظایف علمای امت در دورهى «خاتمیت» است.
علمای امت اسلامیه بر حسب وظیفه و مسوولیتی که دارند عالمترین مردم به زمان خویش خواهند بود، زیرا تشخیص مقتضیات واقعی زمان از مقتضیات انحرافات اخلاقی و انحطاطات روحی انسانها، بدون آشنایی با روح زمان و عوامل دست اندرکار ساختمان زمان و جهت سیر آن عوامل، امکان پذیر نمیباشد.
1) آل عمران/ 104.
2) اصول کافی، ج 1/ ص 54.