این حمله گشتی نظامی بزرگی بود که علی بن ابیطالب علیهالسلام – بمنظور ایجاد بیم و هراس در دل قبائل بنی سعد بن بکر در فدک آنرا رهبری فرمود، و عده افراد این گشتی صد سوار بود. و علت این حمله آن بود که پیمبر (ص) از طریق مأمورین اکتشاف خبر یافته بود که این قبائل مقرر داشته اند تا با یهود خیبر، همکاری کنند، و در برابر دریافت سهم بزرگی از خرمای خیبر رزمندگانی را بیاری ایشان بگمارند. و چنانکه از این گزارشها معلوم میشود یهود خیبر از دیرزمانی خود خود را برای حمله بمدینه آماده میساختند: همان حمله که پیمبر (ص) با پیشدستی و ابتکار عمل از اجراء آن جلوگیری کرد، و با محاصره خیبر نقشه نیرنگبازان و توطئه سازان یهود آن منطقه را نقش بر آب ساخت.
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام – برای اجراء این مأموریت، گشتی مسلح تحت فرماندهی خود را بتحرک در آورد، و شش روز را در پیمودن راه سپری کرد، چنانکه روزها را در پناهگاههای طبیعی میگذارند، و در تاریکی شب براه پیمائی می پرداخت تا آنکه در روز هفتم بحومه فدک رسید، و در آنجا با مردی از اهالی منطقه دیدار کرد، و درباره اوضاع و احوال قائل بنی سعد از او بتحقیق پرداخت، و آن مرد از این برخورد بشدت مرعوب شده بود، ولی علی (ع) به او اطمینان داد که بهیچ رو قصد آزردنش را ندارد، در اینحال آن مرد برای مزید اطمینان خود گفت: من به آن شرط محل اجتماع افراد قبائل را بشما نشان خواهم داد که مرا امان دهید، پس علی (ع) او را امان داد، و او چون اطمینان کامل یافت، مرکز تجمع بنی سعد را به ایشان بنمود. تا علی (ع) بیدرنگ بر ایشان حمله برد، ولی افراد قبیله، که تحت فرمان رئیس شان – و برین علیم – میزیستند با وجود کثرت افراد هیچگونه مقاومتی از خود نشان ندادند، بلکه تنها هدفشان این بود که جان خود را بسلامت برند، و بهمین جهت با زنان و کودکان خود متواری شدند، و مراکب و مواشی خود را بجا گذاشتند، تا افراد گشتی بر آن مستولی شدند، و شماره آنها پانصد شتر و دو هزار گوسپند بود که علی (ع) پس از برداشت خمس آنرا میان افراد گشتی قسمت کرد، و آنگاه بدون هیچگونه برخوردی و بی هیچ حادثه ای بمدینه بازگشت.