جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حمله دومة الجندل(1) – ماه شعبان سال ششم هجری‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

این حمله بزرگ را، که متشکل از هفتصد رزمنده بود، عبدالرحمن بن عوف زهری، بطرف قبیله بنی کلب در دومة الجندل رهبری کرده است، و در موضع دومة الجندل از نظر جغرافیائی، در سمت شمال غربی جزیرة العرب، نزدیک مرز

عراق است، و در آن عصر پادشاه آن سرزمین مردی بنام «اصبغ بن عمرو کلبی» بوده که خود و قومش نصرانی بوده اند و.

مورخین آورده اند که پیمبر (ص) بنا بسبنت و پیرو عادت خود دائر بر سفارشهای مؤکد انسانی بفرماندهی سپاه، بفرمانده این حمله نیز سفارش کرده که:

«بنام خدا و در راه خدا کارزار کن، و با کسانی مبارزه نما که خدا را نمی شناسند، نیرنگ مباز و خیانت مکن، و هیچگاه کودکی را مکش، زیرا که این پیمان خدا و سنت پیمبر شما است».

عبدالرحمن پس از دریافت این وصایا با نیروی تحت فرمانش بتحرک در آمد، و همچنان بطرف شمال راه میسپرد، روزها را در محلی امن، و دور از چشم جاسوسان پناه میگرفت، و چون تاریکی شب دامن میگسترد بتحرک خود ادامه میداد، تا بسرزمین دومة الجندل رسید، و از آنجا که مردم آن سامان بکیش نصرانی بودند، عبدالرحمن – از آنگونه که در جنگ با مشرکین معمول بود – ناگهان و بطور غافلگیر حمله نکرد، بلکه مردم را به اسلام فراخواند، و مدت

سه روز دعوت و گفتگو با ایشان را ادامه داد، ولی مردم آن ناحیه دعوتش را نپذیرفتند، و در جواب سخنان مصلحانه او گفتند: شما جوابی جز شمشیر نزد ما بدارید، مگر آنکه بجای خود باز گردید، الا اینکه پادشاه ایشان: اصبغ بن عمرو «کلبی» روز سوم به اسلام مشرف گشت، و گروه عظیمی از قوم او نیز بپیروی او به اسلام گرائیدند.

بر اینگونه این حمله بزرگ به اهداف خود دست یافت، و اما کسانی از مردم آن ناحیه که در کیش نصرانی باقی ماندند، عبدالرحمن ایاشن را بحال خود واگذاشت، تا در دین خود آزاد باشند، مشروط به اینکه جزیه را – بعنوان اعتراف بدولت، و در مقابل حمایت از جان و مال و عرض و آبروشان – حکومت اسلام بپردازند.

سپس عبدالرحمن، «تماضر» دختر اصبغ پادشاه دومة الجندل را خواستگاری کرد، و بهمسری خود در آورد، و او را همراه خود بمدینه برد، و تماضر پسری برای او بیاورد که او را ابومسلمة بن عبدالرحمن نام کردند.


1) دومة الجندل محلی مشهور است، و آن واحهع ای پر آب و آبادانی است، که نزدیک حدود عراق و در منتهای شمال جزیره واقع است.