جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خطوط و حدود مذاکرات صلح‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مطالبی که پیش از این آوردیم، حاکی از این بود که قریش در نخستین لحظه‏ای که از تحرک پیمبر (ص) و مسلمین بطرف مکه آگاه شدند، تصمیم جدی و قاطع گرفتند که از ورود ایشان بمکه برای همیشه ممانعت کنند، و با صراحت اعلام کردند که تا هر زمان که یکنفر از قریش زنده باشد، هرگز محمد و یارانش بمکه وارد نخواهند شد، ولی گزارش سهیل بن عمرو بمجلس شورای مکه دائر بر مشاهدات پر شور و حیرت انگیزش از بیعت رضوان و شادی بیحد و حصر بیعت رضوان و شادی بیحد و حصر بیعت کنندگان از آمادگی برای جانفشانی و فداکاری، موجی چنان قوی از بیم و هراس در دل بزرگان مکه و سران قریش برانگیخت که ایشان را بتجدید نظر درباره تصمیم قبلی خود مجبور ساخت، و ناگزیر بر آن داشت تا از موضع تشدد خود عقب نشینی کنند، و از نظر اصولی مسلمین بمکه موافقت نمایند، ولی برای آنکه تا

حدودی تغییر موضعشان کاهش پذیرد، و اندکی از آبرویشان در میان قبائل عرب محفوظ بماند، این موافقت را مشروط به آن ساختند که ورود مسلمین بمکه نه در امسال بلکه در سال آینده باشد.

بهمین جهت و بعلت ترس شدیدشان از درگیر شدن در جنگی سهمگین و ویرانگر، سهیل بن عمرو رئیس هیات اعزامی خود را از صلاحیتهای مطلقی برای برقرار ساختن صلح برخوردار ساختند، ولی مؤکدا با او شرط کردند که در اثناء مذاکرات بر یک اصل تکیه کند، و از گنجاندن آن در موارد صلح سهل‏انگاری روا ندارد، و آن اصل این بود که قریش اگرچه از نظر اصولی با ورود مسلمین بمکه مخالفتی ندارد، ولی این موافقت مشروط به آنست که این امر موکول بسال آینده باشد. و اما بقیه تفاصیل و اجرأت در تنظیم صنیعه معاهده صلح را در اختیار سهیل بن عمرو قرار دادند، تا بهر نحو که صلاح بداند، آن را تنظیم کند، و سهیل مردی صریح و شجاع بود، و از عفت زبان و روش دیپلماسی – به اصطلاح -. و همچنین از فصاحت و بلاغت بیان بهره‏ای سرشار داشت، چنانکه در صف مقدم خطباء نامی قریش محسوب میشد.