در این هنگام که سهیل اعتراض کرد، و گفت تا کلمه رسول الله از متن نامه حذف شود، گروهی از مسلمین بهیجان آمدند، و بانگ و فریاد به احتجاج برداشتند، و اصرار کردند تا این کلمه محو نشود، و نویسنده نامه را گفتند: جز کلمه رسول الله چیزی منویس:
بلکه کار خشم و خشونت اسید بن خضیر از بزرگان قبیله اوس، و سعد بن عباده زعیم قبیله خزرج چنان بالا گرفت که عملا در کار مداخله کردند، و دست کاتب را گرفتند، و از ادامه نوشتن مانع شدند، مگر آنکه آن کلمه همچنان ثابت بماند، و پس از این اعتراض شدید تهدید کردند که بقصد تأدیب قریش سلاح بکار خواهند برد، و کبر و غرورشان را با شمشیر فرو خواهند نشاند، و این شدت عمل بدان جهت بود که اعتراض سهیل را اهانتی به حیثیت مسلمین میپنداشتند، و بهمین جهت پس از گرفتن دست کاتب گفتند: جز کلمه رسولالله را منویس، والا داور میان ما شمشیر خواهد بود. آنگاه افزودند که چرا ما در کار دینمان تن بپستی بسپاریم؟
بر اینگونه ابرهای تیره آفاق مذاکرات و مناسبات طرفین را فرا گرفت، و بار دیگر شبح سهمگین جنگ نمایان گشت، ولی نماینده قریش تغییر موضع نداد، زیرا قبول این امر اعتراف رسمی برسالت پیمبر (ص) بود، بویژه آنکه آن پیمان نامه سندی رسمی و وثیقهای حکومی بشمار میرفت.