سرزمین بنیلحیان افزون از دویست میل از مدینه فاصله داشت، و این مسافتی دور سنگین بود که پوینده آن با مشقتی فراوان روبرو میشد، بویژه در صورتی که قصد حمله میداشت، ولی پیمبر (ص) به این بعد مسافت و مشقت راه اعتناء
نکرد، زیرا شدت علاقهاش بکیفر دادن خائنین و انتقام خون پاک عزیزان اصحاب رجیع که باسلاح خیانت و نیرنگ آن جناتکاران بخاک ریخته شده بود، هر مشکلی را برای او آسان میساخت، و پیمبر (ص) بنا بسیاست معمول خود که همیشه دشمن را سربگم و غافلگیر میکرد، این بار نیز تحرک خود را متوجه سمت شمال ساخت، در صورتیکه منازل بنیلحیان که قصد حمله به آن داشت، در آخرین نقطه جنوب منطقه بود. و پیمبر (ص) قبل از تحرک بطرف شمال چنین وانمود کرد که قصد حمله بشام دارد، و علت این تعمیه مکتوم داشتن هدف از جاسوسانی بود که بنفع بنیلحیان – که قبل از اسلام دولت و صولتی داشتند – در مدینه فعالیت میکردند. و شک نیست که حرکت پیمبر (ص) بطرف شمال و اعلام اینکه قصد حمله بشام دارد، آن جاسوسان را از انجام تجسس باز میداشت، و حتی اصحاب پیمبر نیز تردید نداشتند که او قصد آن دارد که ایشان را به سرزمین شام رهبری کند، و هیچیک از ایشان نمیدانست که هدف سرزمین بنیلحیان است، و تنها پس از طی مسافتی بالغ به بیست میل بطرف شمال، زمانیکه پیمبر بسمت جنوب تغییر جهت داد، هدف منظور را دریافتند، و این تغییر جهت از سمت شمال بطرف جنوب، در نقطهای بنام «بثراء» انجام گرفت، و در همین مکان پیمبر (ص) رزمندگان خود را متوجه سمت غرب ساخت، تا بتدریج راه جنوب را در پیش گرفتند.