جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ضرورت وجود علما در دین خاتم

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

این مطلب را من باید برای شما شرح بدهم که تا توضیح داده نشود مقصود روشن نخواهد شد. هر دینی و از آن جمله اسلام خواه ناخواه به یک فرقه و دسته و گروهی نیازمند است که آنها علما و دانایان و متخصصان آن دین‏ باشند. همه‏ی ادیان دنیا یک فرقه و طبقه‏ای دارند که آن را به نامهای‏ مختلف می‏خوانند. اینها را یک وقتی کهنه می‏گفتند، مسیحیان «کشیش» می‏گویند که در قرآن «قسیس» معرب آن است. یهودیها در عصر قرآن‏ علمای خود را «احبار» می‏گفته‏اند.

آیا اسلام وجود یک طبقه‏ای را که آنها عالم دین باشند پذیرفته است؟ البته پذیرفته است، غیر از این نمی‏شده است. پس اگر کسی خیال کند که‏ ما مسلمانیم ولی عالم دینی لازم نداریم، حرف مفت است. دین کارشناس‏ می‏خواهد. اگر دینی عالم دینی نداشته باشد جاهلها چیزی از آن دین باقی‏ نمی‏گذارند. مخصوصا در اسلام از آن جهت که دین خاتم است علما و دانشمندان رکن بزرگی به شمار می‏روند. بسیاری از وظایف انبیا را در این‏ عصر علماء باید انجام دهند. اما یک مطلب هست که به آن باید خیلی توجه‏ کرد. بسیاری از شئون هست که آن شئون را اسلام برای علمای دین نپذیرفته‏ است و اگر کسی دقت کند در آنچه که اسلام راجع به علمای دین گفته است و آن را با آنچه که در ادیان دیگر است مقایسه کند جزء معجزات اسلام به‏ نظرش خواهد آمد که چقدر این دین یک دین منطقی و معقولی است، همین طور که سایر دستورهایش بر سایر ادیان مزیت دارد، آنچه هم که درباره‏ی علما گفته است مزیت دارد، معقول و منطقی است. من اول‏ جنبه‏های منفی قضیه را می‏خواهم برای شما عرض کنم.