اسلام وقتی که میآید، قسمتی از وظایفی را که انبیاء سلف انجام میدادند، در دورهی امت ختمیه به عهدهی علما میگذارد. چگونه علمایی؟ یک چنین علمایی. همان طور که عرض کردم علم جانشین وحی میشود، اما وحی آن پیغمبرانی که مشرع نبودند، یعنی پیغمبرانی که محیی و حافظ مواریث شریعت قبل بودند. در این دوره علما از طریق علم، کتاب، درس و حفظ مواریث، حافظ شرایع میشوند، اما یک علم خشک و خالی هم نیست بلکه علمی که مؤید است از انوار معنوی. حتما باید یک پشتوانهای از آن نور معنوی داشته باشند. مطلبی این جا عرض بکنم.
در کلمات امیرالمؤمنین بود: من اصدار کل وارد علیه و تصییر کل فرع الی اصله. فرمود که واردات را صادر میکند و فروعی را که بر او عرضه میکنند بر اصول تطبیق میکند و جواب را از روی آن تطبیق به افراد میدهد. معنی اجتهاد همین است. اجتهاد یعنی فروع را از اصول استنباط کردن.