جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عمار بن یاسر (3)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

عمار بن یاسر همان است که در ابتداء اسلام با پدرش یاسر و مادرش سمیه (بضم سین و فتح میم) و برادرش عبدالله اسلام آوردند.

کفار قریش، یاسر و سمیه و فرزندان ایشانرا که عمار و عبدالله باشد با بلال و صهیب را زره های آهنین بر تن میکردند و در صحرای مکه در بین آفتاب سوزان نگاه میداشتند، حرارت آفتاب و آهن بدن ایشانرا میگداخت و طوری مغزشانرا بجوش میآورد که طاقتشان تمام میشد!.

کفار قریش به ایشان میگفتند: اگر آسودگی میخواهید کفر بگوئید و به پیغمبر بدگوئی کنید!! ایشان اظهار تقیه کردند.

موقعیکه خبر تقیه عمار بمدینه رسید عده ای گفتند: عمار کافر شده! پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: نه، اینطور نیست که شما میگوئید، بلکه عمار از سر تا بپا غرق ایمان است، گوشت و پوست عمار با ایمان آمیخته است.

وقتی که عمار بمدینه آمد و بحضور پیغمبر خدا مشرف شد گریه میکرد، رسول خدا از او پرسید: چرا گریه میکنی؟؟ گفت: یا رسول الله! من دچار بدترین احوال شدم، زیرا کفار از من دست برنداشتند تا اینکه بشما ناسزا گفتم و بتهای ایشانرا به نیکی یاد کردم!!.

خاتم الانبیاء‌ با دست خود اشکهای عمار را پاک میکرد و میفرمود: اهمیتی ندارد. چنانچه باز هم بدست کفار گرفتار شدی اظهار تقیه کن!.

آیه ی (108) سوره ی نحل که قسمتی از آن این است: الا من اکره وقلبه مطمئن بالایمان. اشاره بهمین موضوع عمار است.

قوم و خویشانشان آمدند و بساطهائی از پوست آوردند که آب در آنها بود، ایشانرا در میان آنها نهاده چهار گوشه ی آنها را میگرفتند و ایشانرا بمنزل میبردند!!

عثمان، عمار را طوری زد که فتق پیدا کرد و دنده اش شکست.

کفار قریش، یاسر و سمیه را کشتند، این فضیلت نصیب عمار شد که پدر و مادرش هر دو در راه اسلام شهید شدند. سمیه مادر عمار از زنان فاضله بود، در راه اسلام صدمات زیادی کشید. آخر الامر ابوجهل لعین فحاشی زیادی نسبت به سمیه کرد و

حربه ای بر او زد که او را شقه نمود. میگویند: سمیه را در بین دو شتر بستند و او را با حربه شقه کردند!!.

سمیه اول زنی بود که در راه اسلام شهید شد.

مشرکین قریش، عمار را در آتش انداختند و پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله درباره ی عمار فرمود: ای آتش! نسبت به عمار سرد و سلامت باش، همانطور که برای ابراهیم سرد و سلامت شدی، لذا آتش به عمار صدمه ای نزد.

عمار یاسر در سن (90) سالگی در نهم ماه صفر در جنگ صفین شهید شد. موقعی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام از شهادت عمار مطلع شد ببالین او آمد، سرعمار را روی زانوی خود نهاد و فرمود: کسیکه از وفات عمار دلتنگ نشود بهره ای از مسلمانی ندارد!!.

خوش دمی کز بهر یار مهربان میرد کسی

چون بباید مرد باری این چنین میرد کسی

چون شهید عشق را در کوی خود جا میدهند

جای آن دارد که بهر آن زمین میرد کسی.