جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نهج البلاغه و تقدم آن بر زمان خودش

زمان مطالعه: 2 دقیقه

حتی نهج البلاغه که یکی از بچه‏های قرآن است [همین طور است]. نهج‏ البلاغه کتابی است که از زمانی که جمع آوری شده است بیش از هزار سال، و از زمانی که خطبه‏های آن انشاء شده است در حدود هزار و سیصد و پنجاه‏ سال می‏گذرد. اول نگاهی کنیم به خطبا و وعاظی که در طول این مدت از نهج‏ البلاغه استفاده می‏کرده‏اند، بعد نگاهی به محتویات خود این کتاب می‏کنیم‏. اگر نگاه کنید به منطق خطبا، وعاظ و شارحین، از همان هزار سال پیش‏ به این طرف، تا می‏رسیم به همین سی سال پیش خودمان، خواهید دید که فقط قسمتی از تعلیمات نهج البلاغه بوده که توجه آنها را جلب می‏کرده و با روحیه‏ی آنها هماهنگی داشته است، قسمتهای دیگر مسکوت عنه بوده است. در سی سال پیش انسان پای خطابه‏ی هر خطیبی که زبردست‏تر از او نبوده‏ می‏نشست و او می‏خواست از نهج البلاغه صحبت کند، جز خطبه‏های زهدی نهج‏ البلاغه چیزی نمی‏شنید، کأنه مجموع خطبه‏های نهج البلاغه محدود است به همان‏ خطبه‏های زهدی: دار بالبلاء محفوفة و بالغدر معروفة(1) ـ انما الدنیا دار مجاز و الاخرة دار قرار، فخذوا من ممرکم لمقرکم(2) ـ تجهزوا، رحمکم الله، فقد

نودی فیکم بالرحیل(3) همانهایی هم که حافظ نهج البلاغه بودند اگر می‏خواستند نهج البلاغه‏ را عنوان کنند، موضوعاتی که می‏توانستند درباره‏ی آن موضوعات صحبت کنند، از همین خطبه‏های نهج البلاغه که خطبه‏های زهدی است تجاوز نمی‏کرد یعنی‏ زمینه‏ی بحث برای آنها در قسمتهای دیگر نهج البلاغه باز نبود و طرز فکر اجازه نمی‏داد. این حقیقت است. تا اینکه تحولات اجتماعی اخیر پیدا شد، و یک عده فیلسوفان اجتماعی در دنیا پیدا شدند و یک سلسله افکار اجتماعی‏ پیدا شد، یکمرتبه راستی بر رونق نهج البلاغه افزوده شد و بازار نهج‏ البلاغه رونق بیشتری پیدا کرد، تازه خطیب و غیر خطیب آمادگی پیدا کردند که مثلا نامه‏ای که امیرالمؤمنین به مالک اشتر نوشته است و نکات اجتماعی‏ و سیاسی‏ را که در آن گنجانیده است جمله به جمله بیان کنند و در اطراف‏ آنها شرح بدهند. این نهج البلاغه که هزار سال است در دست همه است، این نامه هم که هزار سال است که بود، وقتی هم که نگاه می‏کنید می‏بینید که راستی معنی جمله‏ها هم همین است که در نهج البلاغه بوده و هیچ از خود به نهج البلاغه نبسته‏اند، نه لفظی به آن بسته می‏شود و نه معنائی توجیه و تفسیر می‏شود، ولی افراد و افکار آمادگی نداشتند، به عبارت دیگر زمان‏ اجازه نمی‏داد، ولی اکنون زمان اجازه می‏دهد.

این نشان می‏دهد که این کتاب ـ که بچه‏ای از بچه‏های قرآن کریم است ـ‌با گذشت زمان آمادگی بیشتری پیدا می‏کند برای این که در اطراف جمله‏هایش‏ تحقیق و مطالعه بشود.

غرضم از همه‏ی این مطالبی که عرض کردم و به طور فشرده برای آن مثالهایی آوردم این مطلب است که در این رکن چهارمی که ما راجع به ختم‏ نبوت صحبت کردیم به این نکته توجه کنیم که نباید علما و محققین اسلامی‏ جمود فکری داشته باشند و این جور فکر بکنند که مطلب درباره‏ی قرآن و درباره‏ی

سنت قطعی پیغمبر اکرم همان است که گذشتگان گفته‏اند؛ خیر، هرچه که آیندگان بگویند، در مجموع حقایق بیشتری خواهد بود نه کمتر. البته‏ نمی‏خواهم بگویم که هر چه بعدیها بگویند از هرچه که گذشتگان گفته‏اند بهتر است؛ نه، در طبیعت هم این جور نیست، در طبیعت هم این سیرهای رجوعی و کروفرها به اصطلاح وجود دارد؛ یک نظریه‏ای ممکن است در دو هزار سال پیش‏ پیدا شده باشد و بعد منسوخ بشود ولی پس از دو هزار سال در یک سطح‏ عالیتری دوباره زنده بشود.


1) نهج البلاغه، خطبه‏ی 224.

2) نهج البلاغه، خطبه‏ی 201.

3) نهج البلاغه، خطبه‏ی 202.