جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

و اما خون

زمان مطالعه: 2 دقیقه

(که خداوند به وسیله‏ی آن قبطیان را عذاب نمود، در زمان رسول الله (ص) نیز دشمنان او را به همین وسیله عذاب نمود و جریان از این قرار بود که) یکبار رسول خدا(ص) حجامت نمود و خونی که از بدنش خارج شد به ابی‏سعید خدری داد و به او فرمود: این خون را مخفی نما ولی او آن خون‏ها را سر کشید و نوشید چندی بعد رسول الله (ص) به ابی سعید خدری فرمود: با آن خون چه کردی؟ گفت: یا رسول الله (ص) آن را خوردم حضرت فرمود: آیا من به تو نگفتم که آن را مخفی کن؟ گفت: آری من هم آن خون‏ها را در شکمم مخفی کردم، پس رسول الله (ص) فرمود: بر شماست که هرگز چنین کاری را انجام ندهی و بدان که خداوند آتش جهنم را بر گوشت و خون تو حرام نمود به خاطر این که با خون و گوشت من در آمیخته است. چهل نفر از منافقین که از این ماجرا آگاه شدند رسول الله (ص) شروع به مسخره و استهزاء ایشان نموده و می‏گفتند: او (یعنی محمد(ص) گمان می‏کند که چون خون ابوسعید خدری باخون او درآمیخته می‏تواند ابوسعید را از عذاب و آتش دوزخ نگاه دارد و نجات بدهد او جز یک دروغگوی لاف‏زن بیش نیست ولی ما خون او را ناپاک و کثیف می‏دانیم، رسول الله (ص) فرمود: همانا خداوند آن‏ها را با خون عذاب خواهد کرد و دچار رنج و محنت خواهد ساخت طوریکه قبطیان را هم آن گونه عذاب نکرده باشد و لحظه‏ای را به آرامش نخواهند گذراند تا این که خون دماغ شده و از دندانهایشان خون می‏چکد و هر چه می‏خورند و می‏آشامند با خون در می‏آمیزد و آنها

هم ناچار آن را می‏خورند و به همین حال تا چهل روز می‏مانند آن گاه به هلاکت خواهند رسید و جریان به همان ترتیبی شد که ایشان فرموده بود و همه‏ی آن چهل نفر با فلاکت‏بارترین وضعی عذاب شده و هلاک شدند.