بادی در اختیار او بود که رفتن آن در صبح یک ماه و بازگشت آن به هنگام شب یک ماه طول میکشید مثلا میگفتند فردا در عراق است و از آن جا به مرو میرفت و بعد از ظهر در بلخ بود ولی خداوند محمد(ص) را به وسیلهی براقی که به او داده بود گرامی داشت، افسار آن به اندازهای بود که چشم در افق قادر به دیدن بود. خداوند در بارهی سلیمان (ع) در قرآن آورده: (علمنا منطق الطیر) در خصوص پیامبر ما حضرت محمد مصطفی (ص) نیز وحشت آورده که روزی یک پرنده سرخ رنگ که یکی از
جوجههاش بالا آمده بود به سوی پیامبر آمد و با ترس نزد سر رسول الله (ص) بر شانهاش نشست پس حضرت رو به حاضران کرد و فرمود: کدام یک از شما به این پرنده و لانهاش صدمه زدهاید؟ مردی از میان جمعیت برخاست، و گفت: من تخم این پرنده را برداشتهام، پیامبر فرمود: آنها را به لانه این پرنده باز گردان. رسول خدا(ص) با گوساله و آهو و گوسفند و گرگ و ناقه سخن میگفت و اجنه و شیاطین تحت اختیار او بودند، پیامبر فرمود: قرآن میفرماید (قل اوحی الی انه ستمع نفر من الجن) تا آن جا که میگوید: (اذ صرفنا الیک نفرا من الجن) آنها نه نفر از بزرگان اجنه نصیبین و یمن از قبیله بنی عمرو بن عامر بودند که نام آها: شصاه، مصاء، هملکان، مرزبان، مازمان، نضاء، هاضب و عمرو که با سلیمان بیعت نمودند تا عبادت را به درگاه خداوند انجام دهند و از او خواستند که عذر و توبهاش را بپذیرد و برای همین گفتند: (علی الله شططا) و سلیمان (ع) به خاطر سرکشی و عصیانشان آنها را به غل و زنجیر کشید و سرکشان و طاغیان را فرمانبردار و رام کرد، سلیمان از خداوند پادشاهی و ملک دنیا را طلب نمود و خداوند هم به او پادشاهی بخشید و از آن طرف کلیدهای خزائن دنیا را به محمد(ص) داد ولی او آنها را قبول نکرد و بازگرداند و فرق است بین کسی که چیزی را میخواهد و طلب میکند و کسی که به او چیزی عطا میکنند و او قبول نمیکند، خداوند به محمد(ص) کوثر و مقام شفاعت و مقام ستوده شده را عطا نمود و فرمود: (و لسوف یعطیک ربک فترضی) خداوند به سلیمان (ع) گفت: (امنن او امسک بغیر حساب) ولی به پیامبر ما محمد (ص) فرمود: (ما أتاکشم الرسول فخذوه و مانها کم عنه فانتهوا) و حسان بن ثابت چنین میگوید:
و ان کانمت الجن قدسامها
سلیمان و الریح و تجری رخا
فشهر غدو به لدابیا
و شهر رواح به ان یشا
فان النبی سری لیلة
من المسجدین الی المرتقی
و کعب بن مالک میگوید:
و ان تک نملتها بالوهم کلمت
سلیکتم ذالملک الذی لیس بالعلی
فهذا النبی الله أحمد سبحت
صغار الحصا فی کفه بالترنم