بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین… اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:
«ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین»(1)
عنوان ختم نبوت بر پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم عنوانی است که خود قرآن کریم داده است. قرآن کریم او را «خاتم النبیین» خوانده است و در این مطلب بحثی برای یک نفر مسلمان نیست. برای یک مسلمان ممکن نیست چنین مسألهای مطرح باشد که آیا بعد از پیامبر ما پیامبر دیگری هم هست یا نیست. تصور اینکه بعد از پیغمبر ما پیغمبر دیگری در دنیا بیاید، با ایمان به پیغمبری این پیغمبر منافات دارد. شما اگر بخواهید این جور پیش
خودتان تصور کنید، بگوئید که من به نبوت رسول اکرم اسلام ایمان دارم، در عین حال ـ حتی اگر به طور احتمال هم بگویید ـ شاید پس از او هم پیغمبری آمده است یا پیغمبری خواهد آمد، این «شاید» شما با ایمان به پیغمبری پیغمبر اسلام منافات دارد، معنایش این است که شما به پیغمبر اسلام و قرآن ایمان ندارید. همان طوری که اگر کسی بگوید من به قرآن ایمان دارم ولی به توحید و به خدا ایمان ندارم، میگویند این تناقض است زیرا قرآن کتاب توحید است و ایمان به آن برابر است با ایمان به وحدانیت خدا، یا اگر کسی بگوید من به قرآن ایمان دارم ولی به معاد ایمان ندارم، تناقض است زیرا قرآن کتابی است که مملو است از اعتقاد به معاد، همین طور هم هست موضوع ختم نبوت به خاتم الانبیاء. علاوه بر این که نص قرآن مجید است، اگر فرضا این نص قرآنی هم نبود، جزء ضروریات دین مقدس اسلام است. بنابراین برای یک نفر مسلمان هرگز این مسأله مطرح نیست که آیا پیغمبری بعد از پیغمبر ما خواهد آمد یا نه.
ولی در عین حال برای یک نفر مسلمان از نظر اینکه بخواهد فهم عمیقی پیدا بکند و ایمانش بر مبنای یک دلائل محکمی باشد، جای این هست که در اطراف این مسأله فکر کند و دربارهی این فلسفهی قرآنی بیندیشد که چرا انبیایی در دنیا ظهور کردند و آمدند، بعد به یک نقطهی معین که رسید، نبوت ختم شد؟ قرآن این را بر روی چه مبنا و اساسی بیان کرده است؟ اینها البته جزء معارف قرآنی است و اگر انسان به نکاتی که در قرآن کریم در این زمینهها ذکر شده است واقف بشود بر معارف او افزوده میشود.
حالا یک یک آیاتی که در این زمینه است برای شما ترجمه و مختصر تفسیری میکنم و همین مطالبی که عرض کردم تدریجا برای شما بیان مینمایم.
1) احزاب/ آیه 40.