جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

صفات علمای جانشین انبیاء غیر مشرع

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون(1)

در مسئله‏ی خاتمیت، بحث ما در آن قسمتی بود که مربوط به عالم دینی‏ می‏شود، در اینکه چه پایه از پایه‏های خاتمیت و چه رکن از ارکان آن است که‏ با علمای دین ارتباط پیدا می‏کند. در جلسه‏ی گذشته بحث ما تشریح این موضوع‏ بود که دین مقدس اسلام راجع به علمای دین چه نظری داده است و چه دستورها و وظایفی برای آنها و یا برای مردم نسبت به آنها وضع کرده

است. این‏ دستور اسلامی هم، یعنی آنچه هم که اسلام در این خصوص تعیین کرده است،‏ عینا مثل تمام موضوعهای دیگر آن بسیار جالب و منطقی و بیرون از هر پیرایه و عقل پسند است. این دستور به خودی خود یکی از نشانه‏های حکیمانه بودن دین مقدس اسلام است. راجع به دستورهای منفی اسلام‏ درباره علمای دین در جلسه‏ی گذشته عرایضی عرض کردیم.

اسلام در باب عبادات، برای یک طبقه‏ی بالخصوصی به نام کاهن یا روحانی‏ شخصیت خاصی قائل نشده است، یعنی چنین نیست که برای آنها مثلا شرطیتی‏ قائل شده باشد. در تشریفات مربوط به ولادت یا اموات یا ذبح که معمولا در ادیان جهان در این چند قسمت برای عالم دینی یک شخصیت بالخصوصی قائل‏ می‏شوند همین طور. معمولا در سایر ادیان یک رابطه‏ی مرموزی میان این شخص و عمل بالخصوصی قائل شده‏اند. مثلا ذبح به دست خاخام اگر واقع شود درست و اگر به دست دیگری باشد درست نیست، و امثال اینها که نمی‏خواهم بحث‏ کنم. فقط یک موضوع را که هفته‏ی گذشته فراموش کردم عرض کنم، عرض‏ می‏کنم و بعد وارد دستورهای مثبت اسلام می‏شویم.


1) توبه/ 122.