جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نوع انطباق اسلام با زمان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

از اینجا شما می‏توانید معنی آن سخن را بفهمید که اجتهاد واقعی نیروی‏ محرکه‏ی اسلام است، به این دین تحرک می‏بخشد، با این که نسخی نیست، تبدیلی نیست، حلالی حرام نشده است و حرامی حلال نشده است (حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة)(1)، نه حلالی‏ حرام شده و نه حرامی حلال شده است، نه حکمی نسخ شده است و نه حکمی را کسی از خودش وضع و جعل کرده است و برای خودش آورده است. اینکه‏ می‏گویند اسلام چگونه خود را با متغیرات زمان تطبیق می‏دهد، اسلام‏ اینچنین خود را تطبیق می‏دهد، چون زمان قادر نیست اصول را تبدیل کند و تغییر دهد، محال است که زمان بتواند اصول را عوض کند. آن چیزی که‏ زمان آن را عوض می‏کند اسلام در آن نیروی متغیر و متحرک قرار داده است، و آن

چیزی که اسلام روی آن ایستاده و می‏گوید: حلال محمد حلال… اصول ثابتی است که زمان قادر نیست آن را عوض کند. آن، مدار انسانیت است. اگر یک روزی انسان از مدار خودش بیاید در مدار گوسفند، آن اصول عوض می‏شود؛ اگر از مدار خودش بیاید در مدار اسب و گاو عوض می‏شود، اگر بیاید در مدار جمادات عوض می‏شود؛ ولی انسان از مدار انسانیت نباید خارج بشود. انسان، متکامل می‏شود ولی در همین مدار متکامل می‏شود، و اصول، همین مدار را مشخص می‏کند، خط سیر را معین‏ می‏کند. پس این است که دین اسلام که دین خاتم است می‏تواند با زمان پیش‏ برود و در عین حال زمان را کنترل کند، چون زمان قابل انحراف است وهمیشه تغییرات زمان مصیب نیست، زمان معصوم نیست، تغییراتی که در زمان پیدا می‏شود همانهاست که به دست بشر و از ناحیه‏ی بشر ناشی می‏شود، و هرچه که از ناحیه‏ی بشر ناشی می‏شود ممکن است صواب نباشد، ممکن است تقدم باشد و ممکن است انحراف باشد، ممکن‏ است پیشرفت باشد و ممکن است خطا باشد. اسلام از طرفی با انحرافات‏ زمان شدیدا مبارزه می‏کند و از سوی دیگر با پیشرفت واقعی زمان پیش می‏رود. نه تنها با پیشرفت زمان پیش می‏رود بلکه زمان را رهبری می‏کند و خودش‏ زمان را جلو می‏برد. باز هم در این زمینه مثالهایی هست، ان شاء الله در جلسه‏ی آینده به عرض شما می‏رسانم.


1) اصول کافی، ج 2/ ص17.