ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم(1)
در هفتهی گذشته بحث ما در اطراف پایهی چهارمی بود که در مبحث ختم نبوت عنوان کردیم. پایهی چهارم این بود که منابع تفکر اسلامی، قابلیت بی پایانی دارد، محدود و پایان پذیر و تمام شدنی نیست. عرض کردم بسیاری از چیزهاست که از نظر اینکه موضوع مطالعه و تفکر بشر واقع بشود محدود است، بشر یک اندازهای که دربارهی آنها فکر بکند به عمق و باطن و تمام زیر و روی آن پی میبرد و دیگر جائی و مجالی برای تفکر باقی نمیماند، مثل آثاری که خود بشر به وجود میآورد.
ولی یک چیزهایی هست که بشر هر اندازه که تفکر میکند احتیاج و نیاز خود را به تفکر بیشتر احساس میکند. طبیعت از این قبیل است. حتما در دو هزار سال پیش و دو هزار و پانصد سال پیش بشر آنقدر احساس نمیکرد که در طبیعت شناسی جاهل است که امروز با این همه پیشرفت علوم احساس میکند. حکما و فلاسفهی دو هزار و پانصد سال پیش با جزم و قاطعیت بیشتری دربارهی موجودات و حقایق موجودات این عالم اظهارنظر میکردند. دانشمندان امروز خیلی بیشتر از دانشمند چند هزار سال پیش، خودش را در مقابل طبیعت جاهل و نادان میداند.
قبلا نقل کردم که اینشتین در مقدمهی کتاب خلاصهی فلسفه نسبیت میگوید: «شاید بتوان گفت که بشر بعد از تلاشهای چند هزار ساله، الفبای قرائت کتاب طبیعت را کشف کرده است، تازه فهمیده است که این کتاب با چه الفبائی نوشته شده است.» بچهای که تازه الفبا را آموخته است چقدر کتاب خوانده است؟ او که هنوز چیزی نمیداند و نمیفهمد که در کتاب چه مطلب و موضوعی هست، تازه الفبا را یاد گرفته که بعدها سوادش را پیدا کند و کتابخوان بشود. بله چیزی که مخلوق خدا است تعجبی ندارد که بشر در قرائت آن تا این مقدار ناتوان باشد. نمیگویم هیچ گاه نمیتواند هیچ چیز از آن را بخواند، ولی تدریجا قسمتی از آن را خواهد خواند.
کتاب آسمانی قرآن که معجزهی علمی خاتم الانبیاء است این تفاوت را با همهی کتابهای آسمانی دارد که ضمنا اعجاز آورندهی خودش است، به این معنی که هر پیغمبری که آمده است اعجازش کتاب آسمانیاش نبوده است، معجزهاش یک چیز بوده است و کتاب آسمانیاش چیز دیگر؛ تنها خاتم الانبیاء بوده که کتاب آسمانیاش در عین اینکه کتاب آسمانی اوست معجزهی او هم هست. راز آن هم آشکار است: چون دین او باید باقی بماند معجزهی او هم باید باقی بماند. اینکه سنگریزهای تسبیح کرد، عصایی تبدیل به اژدهایی شد، سنگ بزرگی تبدیل به حیوان بزرگی شد، موضوعاتی است که فقط آنهایی که
در آن زمان و مکان حاضرند میبینند و بعدها به صورت یک نقل تاریخی در میآید، آیا کی باور بکند و کی باور نکند؟ ولی یک معجزهی علمی برای همیشه میتواند باقی بماند.
1) اسراء/ 9.