بالجمله زنان بنى هاشم این هنگام انجمن شدند و بانگ به اسف و حسرت برآوردند. فاطمه فرمود: ساکت باشد و رسول خداى را به دعاى خیر یاد کنید.
پیغمبر با على خطاب کرد که: هر که را مصیبتى پیش آید بر اوست که مصیبت مرا در خاطر گیرد که اعظم مصائب است. در این وقت على این شعرها بگفت:
الموت لا والدا یبقى و لا ولدا
هذا السّبیل الى ان ترى احدا
هذا النّبىّ و لم یخلد لامّته
لو خلّد الله خلقا قبله خلدا
للموت فینا سهام غیر خاطئة
من فاته الیوم سهم لم یفته غدا(1)
همانا رسول خداى مکرّر مىفرمود: اى مردمان من پیش از شما سفر آن جهانى کنم و شما در حوض کوثر بر من وارد خواهید شد پس از شما پرسش خواهم کرد که چه کردید با ثقلین که کتاب خدا و اهل بیت مناند و از هم جدا نمىشوند تا بر من درآیند؟ اکنون شما را آگهى مىدهم که ثقلین را در میان شما مىگذارم و مىگذرم واجب باشد که سبقت مگیرید بر اهل بیت من و تقصیر مکنید در حق ایشان که هلاک خواهید شد و هیچگاه چیزى تعلیم ایشان مکنید که ایشان داناتر از شمایند.
1) مرگ هیچ پدر و فرزندى را در دنیا باقى نگذاشته، این راه است که وسیله ملاقات خداى یگانه است. این پیغمبر براى امتش در دنیا باقى نماند، اگر خدا پیش از این پیغمبر خلقى را باقى مىگذاشت این پیغمبر سزاوارتر به بقاء بود. تیرهاى مرگ بدون اینکه خطا رود براى ما مسلم است؛ آن کس که امروز تیر مرگ بدو اصابت نکند فردا از آن ناگزیر است.