و دیگر از شعراى رسول خدا، ابو سفیان بن الحارث بن عبد المطّلب پسر عمّ پیغمبر است، و نیز برادر رضاعى آن حضرت است، چه ابو سفیان را نیز حلیمه شیر داد و مادر ابو سفیان، غرنه دختر قیس بن طریف از فرزندان فهر بن مالک بن النّضر بن کنانه است. و او شاعرى طلیق اللسان بود و در جاهلیّت با رسول خدا طریق معادات و مبارات(1) مىسپرد.- شرح اسلام او را در منزل ابواب به دستیارى امّ سلمه و تعلیم امیر المؤمنین على علیه السّلام مرقوم داشتیم و مهاجاة او را با حسّان بن ثابت رقم کردیم-. شاعرى طلیق اللسان بود و این اشعار را در اعتذار ما سلف گوید:
لعمرک انّى یوم تحمل رایته
لتغلب خیل اللّات خیل محمّد
لک المدلج الحیران اظلم لیله
فهذا اوانى حین اهدى فاعتدى
هدانى هاد غیر نفسى و دلّنى
على الله من طرّدته کلّ مطرد
اصد و انأى جاهلا عن محمّد
و ادعى و ان لم انتسب من محمّد
چون این شعر بر رسول خداى قرائت کرد فضرب النّبىّ یده فى صدره، و قال:
متى طردتنى یا ابا سفیان.
و این شعر در مرثیه رسول خداى مىگوید:
أرقت فما لیلی لا یزول
و لیل أخی المصیبة فیه طول
و أسعدنی البکاء و ذاک ممّا
أصیب المسلمون به قلیل
لقد عظمت مصیبتها و جلّت
عشیّة قیل قد قبض الرّسول
و أضحت أرضنا ممّا عراها
تکاد بنا جوانبها تمیل
فقدنا الوحی و التّنزیل فیها
یروح به و یغدو جبرئیل
و ذاک أحقّ ما ذابت علیه
نفوس النّاس أو کادت تسیل
نبیّ کان یجلو الشّک عنّا
بما یوحى إلیه و ما یقول
و یهدینا و لا نخشى ضلالا
علینا و الرّسول لنا دلیل
أ فاطم إن جزعت فذاک عذر
و إن لم تجزعی ذاک السّبیل
فقبر أبیک سیّد کلّ قبر
و فیه سیّد النّاس الرّسول
و نیز از اشعار اوست:
لقد علمت قریش غیر فخر
بانّا نحن احورهم حسانا
و اکثرهم دروعا سابغات
و امضاهم اذا طعنوا سنانا
و ارفعهم لدى القراء عنهم
و ابینهم اذا نطقوا لسانا
ابو سفیان بن الحارث در سال بیستم هجرى در مدینه مریض شد، و سه روز قبل از فوتش بفرمود تا قبرش را حفر کردند؛ و چون از جهان برفت، عمر بن الخطّاب بر او نماز گزاشت. و مرگ ابو سفیان بعد از برادرش نوفل به سه ماه و هفده روز بود.
و کسانى که رسول خداى را هجا گفتند: ابن الزّبعرى و هبیرة بن ابى وهب المخزومى و مسافع بن عبد مناف الجمحى و عمرو بن العاص و امیّة بن الصّلت الثقفى و ابو سفیان بن حارث بودند، و بعضى از ایشان پشیمان شده ایمان آوردند
چنانکه مذکور شد.
1) معادات: دشمنى، مبارات: برابرى و نبرد نمودن با کسى در کارى.