جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ذکر اقرباى رسول خدا

زمان مطالعه: 2 دقیقه

اگر چه ذکر احوال عبد المطّلب و اولاد او- در جلد دویم ناسخ التواریخ- مرقوم افتاد-، اکنون از براى تبصره و الحاق بعضى از عشایر او مجددا ذکر اولاد او نیز مى‏شود.

همانا عبد المطّلب را ده (10) پسر بود: اول: الحارث، دویم: زبیر، سیم:

ابو طالب، چهارم: حمزه، پنجم: غیداق، ششم: ضرار، هفتم: مقوّم، هشتم: ابو لهب، نهم: عباس، دهم: عبد الله، پدر رسول خدا.

و از اعمام تسعه پیغمبر چهار تن را فرزندان آمد:

اول: حارث که پسر اکبر عبد المطّلب است و کنیت او ابو الحارث است، بالجمله حارث را پنج پسر بود: اول: ابو سفیان، دویم: مغیرة، سیم: نوفل، چهارم: ربیعه، پنجم: عبد شمس.

اما ابو سفیان و ذکر حال او و ایمان آوردن او مرقوم شد، او را ولدى نبود؛ و نوفل در غزوه خندق ایمان آورد و از او فرزندان آمد؛ اما عبد شمس مسلمان شد و رسول خدا نام او را عبد الله نهاد و اولاد او در شام بزیستند.

دویم: از اعمام پیغمبر که ایمان آوردند ابو طالب بود، و او با عبد الله پدر رسول خدا از یک مادر بودند، و مادر ایشان فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران بن مخزوم، و اسمه عبد مناف. و اولاد ذکور ابو طالب چهار تن بودند: نخستین: طالب که ابو طالب مکنّى به این نام است، دیگر عقیل؛ دیگر جعفر؛ و دیگر على علیه السّلام و دو دختر داشت: یکى امّ هانى «و اسمها فاخته» و دیگر جمانه، و مادر ایشان به جمله فاطمه بنت اسد (ع) بود. و از فرزندان ابو طالب فرزند نخستین او طالب فرزند

نداشت و از سایر اولاد بماند.

بعد از وفات ابو طالب جبرئیل بر پیغمبر فرود شد. فقال: إنّ الله یقرئک السّلام و یقول لک أخرج من مکّة فقد مات ناصرک(1)

و چون ابو طالب وفات کرد و او را بر سریر جاى دادند پیغمبر بر سر او حاضر شد و قال: وصلت رحمک، و جزیت خیرا یا عمّ، و لقد ربّیت و کفلت صغیرا و وازرت و نصرت کبیرا، أما و الله لأشفعنّ لعمّی شفاعة یعجب لها أهل الثّقلین. یعنى: سوگند با خداى شفاعتى از براى عمّم ابو طالب خواهم کرد که اهل مشرق و مغرب در عجب شوند- و ما قصه وفات ابو طالب را در جلد دویم ناسخ التواریخ به شرح‏نگار داده‏ایم-.

سیم: از اعمام پیغمبر که اولاد آورد: عباس بود مکنّى به ابى الفضل است، در یوم بدر ایمان آورد. او را نه (9) پسر بود و سه (3) دختر. اما پسران: عبد الله و عبید الله و فضل و قثم و معبد و عبد الرّحیم، این شش (6) پسر و یک دختر که ام حبیب باشد از یک مادر بودند، و مادر ایشان لبابه بنت فضل بن الحارث الهلالیه بود، و او خواهر است با میمونه زوجه پیغمبر، و سه (3) پسر دیگر که: تمام و کثیر و حارث باشد با دو دختر که آمنه و صفیّه است از زنان دیگر داشت.

چهارم: از اعمام پیغمبر که اولاد آورد ابو لهب بود، و او سه (3) پسر داشت: عتبه و عتیبه و معتّب و مادر ایشان امّ جمیل خواهر ابو سفیان بن حرب است که حمّالة الحطب باشد.


1) یعنى: خداوند سلام مى‏رساند، و مى‏فرماید: که باید از مکه خارج شوى به علت آنکه یار و پشتیبان تو دار فانى را وداع گفت.