جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

در نصیحت قیس بن عاصم فرماید

زمان مطالعه: 2 دقیقه

قیس بن عاصم المنقرى با وفد بنى تمیم بر رسول خداى درآمد، و بر حسب فرمان غسل کرده به حضرت شتافت و عرض کرد: یا رسول الله، مرا موعظتى فرما.

قال: یا قیس انّ مع العزّ ذلّا و انّ مع الحیوة موتا؛ و انّ مع الدّنیا آخرة، و انّ لکلّ شى‏ء حسیبا؛ و على کلّ شى‏ء رقیبا، و انّ لکلّ حسنة ثوابا و لکلّ سیّئة عقابا، و انّ لکلّ اجل کتابا و انّه‏

یا قیس لا بدّ لک من قرین یدفن معک و هو حىّ(1) و تدفن معه و انت میّت، فان‏

کان کریما اکرمک، و ان کان لئیما اسلمک، لا یحشر الّا معک، و لا تحشر الّا معه، و لا تسال الّا عنه و لا تبعث الّا معه. فلا تجعله الّا صالحا، فانّه ان کان صالحا لم تأنس الّا به و ان کان فاحشا لا تستوحش الّا منه و هو عملک.

اى قیس! عزّت با ذلّت هم آغوش، و زندگانى با مرگ همدوش مى‏رود، همانا از پس دنیا عقبى درآید و هر چیز به معرض حساب گذرد، نیکوئیها را پاداش و کردارهاى زشت را کیفر فرا آید.

اى قیس! ناچار قرینى را با تو در خاک سپارند، او زنده باشد و تو مرده باشى اگر او نیکو باشد تو را نیک بدارد، و اگر نه به دست عقاب و نکال سپارد، محشور نشوى الّا با او، انگیخته نگردى الّا با او، و از تو پرسش نکنند جز از او- همانا آن قرین اعمال تو باشد- پس آن را جز صالح مخواه، چه اگر صالح است آسایش تو در مؤانست با اوست، و اگر نه تمام وحشت و دهشت از او بینى.

چون سخن بدین جا رسید قیس عرض کرد: یا رسول الله اگر این سخن به نظم شود ما را فخرى باشد؟ از میان صحابه مردى که صلصال نام داشت برخاست و اجازت یافته این شعر انشاد کرد:

تخیّر قرینا من فعالک إنّما

قرین الفتى فی القبر ما کان یفعل‏

فلا بدّ للإنسان من أن یعدّه

لیوم ینادى المرء فیه فیقبل‏

فإن کنت مشغولا بشی‏ء فلا تکن

بغیر الّذی یرضى به الله تشغل

فما یصحب الإنسان من بعد بعثه

و من قبله إلّا الّذی کان یعمل‏

ألا إنّما الإنسان ضیف لأهله

یقیم قلیلا عندهم ثمّ یرحل‏


1) متن چاپ سنگى: و هو حقّ.