قال رسول الله: أعبد النّاس من أقام الفرائض، و أسخى النّاس من أدّى زکاة ماله، و أزهد النّاس من اجتنب الحرام، و أتقى النّاس من قال الحقّ فیما له و علیه، و أعدل النّاس من رضى للنّاس ما یرضى لنفسه، و کره لهم ما کره لنفسه، و أکیس النّاس من کان أشدّ ذکرا للموت، و أغبط النّاس من کان تحت التّراب قد أمن العقاب، و یرجوا لثّواب، و أغفل النّاس من لم یتّعظ بتغیّر الدّنیا من حال إلى حال.
رسول خدا مىفرماید: عابدترین مردم آن کس است که واجبات شرعیه را ممضى بدارد، و سخىترین مردم کسى است که زکاة مال خویش را ادا فرماید، و زاهدترین مردم کسى است که از محرمات شرعیه کناره گیرد، و پرهیزکارترین مردم کسى است که خواه بر سود خود و خواه بر زیان خود سخن به حق کند، و عادلترین مردم کسى است که رضا دهد از براى مردم آنچه را از بهر خود رضا دهد، و مکروه
شمارد از براى مردم آنچه را از بهر خود مکروه شمارد، و عاقلترین مردم کسى است که بیشتر یاد مرگ کند، و غبطه بر آن کس بیشتر باید برد که از پس مرگ ایمن از عقاب و کامیاب از ثواب آید، و غافلترین مردم کسى است که به تغیرات دنیا پند نگیرد.
و أعظم النّاس فی الدّنیا خطرا من لم یجعل للدنیا عنده خطرا، و أعلم النّاس من جمع علم النّاس إلى علمه، و أشجع النّاس من غلب هواه، و اکثر النّاس قیمة أکثرهم علما، و أقلّ النّاس قیمة أقلّهم علما، و أقلّ النّاس لذّة الحسود، و أقلّ النّاس راحة البخیل، و أبخل النّاس من بخل بما اقرض الله عزّ و جلّ علیه، و أولى النّاس بالحقّ أعلمهم به، و أقلّ النّاس حرمة الفاسق، و أقلّ النّاس وفاء الملوک، و أقلّ النّاس صدیقا الملک، و أفقر النّاس الطّامع، و أغنى النّاس من لم یکن للحرص اسیرا.
و نیز مىفرماید: بزرگترین مردم از روى مکانت و منزلت کسى است که دنیا را منزلت و مکانت نگذارد، و عالمترین مردم کسى است که از مردم علوم ایشان را فراگیرد، و شجاعترین مردم کسى است که بر نفس خویش غالب شود، و بابهاترین مردم کسى است که عالمتر باشد، و بىبهاتر کسى است که علمش کمتر باشد، و بىبهرهتر از لذّات دنیا کسى است که حسود باشد، و بىبهرهتر از راحت کسى است(1) که بخیل باشد، و بخیلتر کسى است که در اداى احکام خداوند بخل کند، و اولى به حقّ در میان مردم کسى است که داناتر به حقّ باشد، و کمتر کس از در حرمت در میان مردم فاسق است، و بىوفاتر از همه مردم سلاطیناند، و آن را که کمتر از همه مردم صدیق باشد سلطان است، و فقیرتر از همه مردم مرد طماع است، و غنىتر کسى است که اسیر حرص نیست.
و أفضل النّاس إیمانا أحسنهم خلقا، و أکرم النّاس أتقاهم، و أعظم النّاس قدرا من ترک ما لا یعنیه، و أورع النّاس من ترک المراء، و إن کان محقّا، و اقلّ النّاس مروّة من کان کاذبا، و أشقى النّاس الملوک و أمقت النّاس المتکبّر، و أشدّ النّاس اجتهادا من ترک الذّنوب، و أحلم النّاس من فرّ من جهّال النّاس، و أسعد النّاس من خالط کرام النّاس، و أعقل النّاس أشدّهم مداراة للنّاس، و أولى النّاس بالتّهمة من جالس أهل التّهمة، و أعتى النّاس من قتل غیر قاتله، أو ضرب غیر ضاربه، و أولى النّاس بالعفو
أقدرهم على العقوبة، و أحقّ النّاس بالذّنب السّفیه المغتاب، و أذلّ النّاس من أهان النّاس، و أحزم النّاس أکظمهم للغیظ، و أصلح النّاس أصلحهم للنّاس، و خیر النّاس من انتفع به النّاس.
ایمان آن کس استوارتر است که خلقش نیکوتر است، و بزرگوارتر آن کس است که پرهیزکارتر است، و عالىقدرتر آن کس است که آنچه در دین سود نکند ترک گوید، و پرهیزکارتر آن کس است که اگر چه به حق باشد از در لجاج بیرون نشود. و ناکسترین مردم در مروّت آن است که دروغ زن باشد، و شقىترین مردم سلاطین جورند، و مبغوضترین مردم متکبّرانند، و نیرومندتر در اجتهاد دین آن است که ترک گناه گوید، و عاقلتر کسى است که از جهال بگریزد، و سعادتمند کسى است که با بزرگان دین مخالطت کند، و داناتر کسى است که با مردم در رفق و مدارا بیشتر کوشد، و سزاوارتر به تهمت کسى است که با اهل تهمت مجالست کند، و گردنکشتر از مردم کسى است که غیر قاتلش را بکشد یا غیر ضاربش را بزند، و سزاوارتر به عفو کسى است که بر عقوبت قادرتر باشد، و سزاوارتر به گناه دیوانهاى است که ارتکاب به غیبت مردم کند، و ذلیلترین مردم در معنى کسى است که بیهوده مردم را زیان برساند، و دوراندیشتر از مردم کسى است که خشم خویش را در هم شکند، و صالحتر کسى است که اصلاح کار مردم کند، و بهترین مردم کسى است که مردم از وجود او منفعت برند.
و قال: من احسن فیما بقى من عمره، لم یؤاخذ بما مضى من ذنبه، و من اساء فیما بقى من عمره اخذ بالاوّل و الآخر: کسى که خاتمه عمرش را به قانون شرع در گذراند بدان گناه که از پیش گذاشته مأخوذ نگردد، و کسى که خاتمه کارش را نیز به معصیت گذارد گرفتار مبتدا(2) و منتهى گردد.
و قال: تقبّلوا الى بستّ اتقبّل لکم بالجنّة: اذا حدّثتم فلا تکذبوا، و اذا وعدتم فلا تخلفوا، و اذا ائتمنتم فلا تخونوا، و غضّوا ابصارکم و احفظوا فروجکم و کفّوا ایدیکم و ألسنتکم. مىفرماید: شش چیز از من بپذیرید تا بپذیرم از براى شما بهشت را:
دروغ مگوئید، و خلف وعده نکنید، و در امانت خیانت روا مدارید، و چشم از ناشایست فرو بندید، و از طریق عفاف بیرون مشوید، و دست و زبان را از زیان مردم
بازدارید.
و قال: من اطعم مؤمنا لقمة اطعمه الله من ثمار الجنّة، و من سقاه شربة من ماء سقاء الله من الرّحیق المختوم، و من کساه ثوبا کساه الله من الاستبرق و الحریر، و صلّى الله علیه و الملائکة ما بقى فى ذلک الثّوب سلک: کسى که مؤمنى را به لقمهاى طعام دهد، خداوندش از میوههاى بهشت پاداش فرماید، و کسى که مؤمنى را شربتى آب دهد، خداوندش از شراب بهشت سیراب کند، و آن کسى که مؤمنى را جامه بخشد، خداوندش به دیباج جنّت بپوشاند. و مادام که تارى از آن جامه به جاى است خداوند و فریشتگان از بهر او صلوات فرستند.
و قال: کن فى الدّنیا کأنّک غریب او کانّک عابر سبیل و عدّ نفسک فى اصحاب القبور. مىفرماید: در دنیا خود را غریبى مىدان یا گذارندهاى مىانگار، و خود را در شمار مردگان مىپندار.
و قال: من کثر همّه سقم بدنه، و من ساء خلقه عذّب نفسه، و من لاحى الرّجال سقطت مروّته، و ذهبت کرامته. ثمّ قال: لم یزل جبرئیل ینهانى عن ملاحاة الرّجال، کما ینهانى عن شرب الخمر و عبادة الاوثان. فرمود: کسى که در کار دنیا اندوهش فراوان شد رنجور گشت، و کسى که خلقش زشت شد خویش را در عذاب افکند، و کسى که مردم را به بد شمردن گرفت و شتم کرد مروّت و کرامت از او برفت. آنگاه فرمود: جبرئیل مرا پیوسته از نهى شتم با رجال آگهى داد بدان سان که از نهى شرب و خمر و عبادت اصنام و اوثان(3) آگهى آورد.
و قال: الا انبّئکم بشر الناس؟ قالوا: بلى یا رسول الله. قال: من ابغض النّاس و ابغضه النّاس. ثمّ قال: الا انبّئکم بشرّ من هذا؟ قالوا: بلى یا رسول الله قال: الّذى لا یقیل عثرة و لا یقبل معذرة و لا یغفر ذنبا. ثمّ قال: الا انبّئکم بشرّ من هذا؟ قالوا: بلى یا رسول الله. قال: من لا یؤمن شرّه و لا یرجى خیره.
فرمود: آگهى مىدهم شما را به بدترین مردم؟ عرض کردند: بفرما. فرمود: آن کس که دشمن دارد مردم را و مردم نیز دشمن دارند او را. آنگاه فرمود: شما را به بدتر از این آگهى دهم. عرض کردند: بفرما. فرمود: آن کس که از خطاى مردم در نگذرد و عذر کس نپذیرد، و گناه کس معفو ندارد. و نیز فرمود: شما را به بدتر از این
کس آگهى دهم. عرض کردند: یا رسول الله بفرما. فرمود: آن کس که مردم از شرّش ایمن نباشند و به خیرش امیدوار نگردند.
و قال: العفاف زینة النّساء، و التّواضع زینة الحسب، و الفصاحة زینة الکلام، و العدل زینة الإیمان، و السّکینة زینة العبادة، و الحفظ زینة الرّوایة، و حفظ الحجاج زینة العلم، و حسن الأدب زینة العقل، و بسط الوجه زینة الحلم، و الإیثار زینة الزّهد، و بذل الموجود زینة الیقین، و التّقلّل زینة القناعة، و ترک المنّ زینة المعروف، و الخشوع زینة الصّلاة، و ترک ما لا یعینه زینة الورع.
عفّت زینت زنان، و فروتنى زینت نژاد، و فصاحت زینت سخن، و عدالت زینت ایمان، و طمأنینه زینت عبادت، و از برداشتن زینت روایت، و ترک جدال زینت علم، و حسن ادب زینت عقل، و روى گشاده زینت حلم، و اختیار دیگر کس بر خود زینت زهد، و بخشش آنچه به دست است زینت یقین، و به اندک معاش کردن زینت قناعت، و منّت بر کس ننهادن زینت احسان، و خاشع شدن زینت نماز، و ترک امور بىمنفعت زینت پرهیزکارى است.
1) یعنى کسى که کمتر از دیگران از نعمت راحتى برخوردار است.
2) یعنى گرفتار اعمال گذشته و آیندهاش خواهد بود.
3) اصنام و اوثان: هر دو به معنى: بتها.