جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

‏سریه عکاّشة بن محصن به غمر(1) در ربیع الاول سال ششم‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ابن ابى سبره با اسناد خود برایم روایت کرد: پیامبر (ص) عکاّشة بن محصن را همراه چهل مرد که از جمله ایشان ثابت بن اقرم، و شجاع بن وهب، و یزید بن رقیش بودند، به این سریّه ارسال فرمود.

عکّاشة شتابان از مدینه بیرون رفت و با سرعت حرکت مى‏کرد. دشمن از این خبر مطلع شده و از کنار آبهاى خود گریختند و به ارتفاعات منطقه خود پناهنده شدند. عکّاشه به کنار چاه آب ایشان رسید و متوجه شد که محل خود را ترک کرده‏اند. لذا پیشاهنگانى اعزام داشت که خبرى یا نشانى تازه از ایشان به دست آورند. شجاع بن وهب بازگشت و به عکّاشه خبر داد که در همان نزدیکى ردّ پاى شتران را دیده است. مسلمانان حرکت کردند و توانستند یکى از دیده‏بانان دشمن را که شب تا صبح بیدار بوده و آنگاه خفته بود، در خواب دستگیر کنند. از او خواستند که بگوید دشمن کجا گریخته است؟ گفت: به نقاط مرتفع سرزمینهاى خود رفته‏اند.

پرسیدند: شتران آنها کجایند؟ گفت: همراه خودشان برده‏اند. یک نفر از مسلمانان با تازیانه‏اى که در دست داشت او را زد. او گفت: اگر به من امان دهید که خونم محفوظ بماند شما را به شترهاى پسر عموهاى ایشان که از آمدن شما بى‏خبرند راهنمایى مى‏کنم. گفتند: چنین خواهد بود. و با او به راه افتادند. چون مقدار زیادى رفتند، مسلمانان ترسیدند که مبادا حیله‏اى در کار باشد. این بود که او را آوردند و گفتند: به خدا سوگند اگر راست نگویى گردنت را مى‏زنیم.

گفت: از همین تپه که بالا بروید بر آنها مشرف خواهید شد.

گوید: چون از تپه بالا رفتند شتران را دیدند، و اعراب از هر سو گریختند. عکّاشه همراهان خود را از تعقیب آنها منع کرد، و دویست شتر گرفتند و به سوى مدینه آوردند و آن دیده‏بان را رها کردند. مسلمانان هر دویست شتر را به حضور رسول خدا (ص) آوردند.

هیچ کس از مسلمانان در این سریّه کشته نشد و مسئله‏اى پیش نیامد.


1) غمر، نام آبى است از بنى اسد که از فید تا آنجا دو شبانه روز راه است. (طبقات ابن سعد، ج 2، ص 61).