در تورات، در باب سوم، کتاب حبقوق نبی از آیه‌ی 3- 6 درباره‌ی رسول معظم اسلام بشارت میدهد، چنانکه میگوید:
3- إلوه متیمان یا بو و قادوش مهر فاران سلاه شامیم هودو و تهلاتو مالئآه ها آرص.
4- و نغه کا أور تهیه فرنیم میّادو لو شام حبیون عوزه.
5- لفانای یلخ دابر و یسی رشف لرجلایو.
6- عامد و یمدد إرص را آه و یترغویم ویت تصصوهر ری عد شحو جبعوت عولام هلخوت عولام لو.
3- یعنی خدا از تیمان می آید، قدوس از کوه فاران می آید، جلالش برای همیشه آسمانها را می پوشاند، زمین از مدح و ثنایش مملو میگردد.
4- یعنی پرتوش همچو آفتاب است، از دستش شعاع ساطع میشود، ستر قوتش در آنجا است.
5- یعنی در پیش او وبا و طاعون برود و آتش تب نزد پاهای او است.
6- یعنی بیاید و بایستد و زمین را بپیماید، نظر افکند و جمعیتها را پراکنده کند، کوههای قدیمی را بجهاند، تلهای ابدی خم شوند، طریقه ها (و قوانین) او جهانی و جاودانی است.
منظور از کوه فاران که در آیه ی سوم ذکر شده همان کوه حری است که پیغمبر عزیز اسلام در آن کوه مبعوث برسالت گردید و منظور از کلمه و قادوش که در آیه ی سوم دیده میشود وجود مقدس پیغمبر اسلام است.
نیز در تورات، در کتاب تثنیه، باب هجدهم از آیه ی 17- 22 راجع به پیغمبر معظم اسلام بشارت داده، چنانکه میگوید:
نابی آقیم لاهم مقرب إحیحم کموشه و ناتتی دباری بفیو و دبر ألیهم إت کال أشر أصّو نو.
یعنی خدا بمن فرمود: آنچه گفته نیک، از برای ایشان پیمبری را مثل تو از میان برادران نزدیکشان مبعوث خواهم نمود و کلام خود را بدهان او خواهم گذارد تا آنچه که به او میگویم بآنان برساند.
منظور از این جمله که میگوید: مثل تو از میان برادران نزدیکشان الی آخره پیغمبر عظیم الشأن اسلام است، زیرا پیغمبری که از نزدیکان برادران بنی اسرائیل باشد غیر از خود بنی اسرائیل و برادران آنان خواهد بود.
در انجیل یوحنا، باب چهاردهم، آیه ی 16 درباره ی رسول
اکرم اسلام مژده داده، چنانکه میفرماید:
و أنا بت طالبن من بسبی و خین پار قلیطا بت یبل لوخون هل أبد.
یعنی من از پدرم خواهم خواست که او پارقلیطای دیگری بشما خواهد داد که تا ابد با شما باشد.
نیز در انجیل یوحنا، باب پانزدهم آیه ی 26 درباره ی پیمبر مکرم اسلام بشارت میدهد و میگوید:
إین إیمن دأتی پار قلیطا هود أنا شادورون لکسلوخون من لکس بسبی روخاد سرستوتا هود و من لکس بسبی پالت هو بت یبل سهدوت بس دنی.
یعنی چون بیاید آن پارقلیطا که من از جانب پدر بسوی شما خواهم فرستاد، روح راستی است که از جانب پدر میآید،او درباره ی من شهادت خواهد داد.
نیز درانجیل یوحنا، باب شانردهم از آیه ی 7- 15 درباره ی پیغمبر عزیز اسلام بشارت میدهد، چنانکه میفرماید:
إلا أن سرستونا بمرون إلو خون دصپا یلا
قتوخون دأن أزن سبب دأن إن لا أزن پارقلیطا لی أتی لکسلوخون إین إن أزن بت شادرنه لکسلوخون.
یعنی ولی من بشما راست میگویم، برای شما مفید است که اگر من نروم پارقلیطا نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد، چون او بیاید جهان را بگناه و صدق و انصاف ملزم مینماید، زیرا که از روی صدق بمن ایمان نمی آورند، من نزد پدرم میروم و شما مرا با انصاف نخواهید دید، زیرا که حکم بر رئیس این جهان جاری شده، من چیزهای بسیار دارم که بشما بگویم ولی فعلا نمیتوانید متحمل شوید، اما وقتیکه او بیاید شما را براستی هدایت میکند، زیرا که او از پیش خود سخنی نخواهد گفت، بلکه آنچه را که می شنود میگوید، شما را از آینده خبر میدهد، او مرا جلال خواهد داد، آنچه را که پدر دارد از آن من است، از همین جهت گفتم: آنچه از آن من است خواهد یافت و بشما خبر خواهد داد.
منظور از لفظ پار قلیط که در بشارتهای سابق الذکر بچشم می خورد حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله است.
جاماسب(1) در کتاب جاماسب نامه ی خود درباره ی حضرت
محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله میگوید: مردی از فرزندان هاشم بیرون آید، مردی که نه دراز بود نه کوتاه، نه سپید و نه سیاه، خوبروی و خوبگوی. دعوت او بتمام هفت کشور خواهد رسید.
پسر ندارد و (چنانکه فرزندی داشته باشد) ماده است.
هر روز دینش قویتر میشود و زیادتر میگردد، مقام پادشاهی را از پادشاهان قدیم خواهد گرفت، چهارده پادشاه معروف را مقهور میکند، مقام پادشاهی را از تخمه ی کیان، اشکانیان، امدادان، مردان، زردشت، هیلان، لیسان، نقسان، کودکان، یهودان و اصبهان مرد خواهد گرفت و پادشاهان را مقهور مینماید.
او بجای تاج و کلاه عمامه دارد، اگر هر رسمی که ایشان دارند بگویم سخن طولانی خواهد شد، هر چه بگویم باز هم ناگفته است.
دولت و فرخی ایشان سی و پنج قران که هفتصد سال است برقرار خواهد بود، دین ایشان درآنمدت رو به زیادی میرود و کارشان تقویت میشود و نقصانی در آن نباشد.
نام او مهرآزمای خواهد بود، زندگانی او از زمان ولادت تا زمان فناء سه قران و شش یک میباشد، بعد از او به دین خلل وارد میشود، مردمانی بوجود می آیند که برای تخمه و دین او ضرر دارند، او را بدگوئی میکنند، فرزندانش را میکشند.
قبل از آمدن آنمرد پنج علامت خواهد بود: 1- هر آتشی که در خانه های کهن باشد خواهد مرد تا بحال بیچارگی آتش آورند و آتش خانه ها بفروزند 2- پادشاهی بدست زنان و کودکان خواهد افتاد 3- دریای ساوه خشک خواهد شد و..
وقتی که اینطور نشانه ها را دیدی بدانکه موقع آمدن آن مردی است که دولت را از ایشان و مانند ایشان میگیرد، گرچه برای ما ناپسند است ولی باید دین او را پذیرفت.
بعد از آن پیغمبر امتش دست از طاعت میکشند و با یکدیگر برای ریختن خون مردمان دین بیعت مینمایند. دین بپادشاه خواهد رسید، از دین خود نامی نمی برند، با وصی آن پیغمبر جنگ خواهند نمود، حق را از او و فرزندانش میگیرند، بمقام سلطنت می نشینند. بسیاری از ایشانرا که از فرزندان وصی پیغمبر باشند میکشند.
اولین فتنه انگیز ایشان مردی است که بدن پرمو، ابروهای پیوسته و بدن لاغری دارد، بیشتر عمر او گذشته باشد اول کسیکه با وزیر پیغمبر جنگ نماید همان مرد است، همان مرد است که میکوشد تا آن جایگاه را بناحق زیر و زبر کند و فساد زیادی بنماید، در آنروز هرکس بخواهد حق را یاری کند و حق را بحق دار دهد کشته خواهد شد، آنمرد آنچه که باید مکر و حیله کند خواهد کرد- نقل از بشارات عهدین.
مؤلف گوید: بشاراتی که تاکنون از کتاب تورات و انجیل درباره ی حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله نگاشتیم یکی از صدها بشارت بود، چون ما در این کتاب نظر اختصار داریم لذا از نگاشتن پیش از این خودداری مینمائیم،
افرادی که مایل باشند بیش از این از بشارات انبیاء گذشته علیهم السلام راجع به پیغمبر اسلام مطلع شوند بکتابهائی که در این باره نوشته شده مخصوصاً کتاب بشارات عهدین تألیف محمد صادقی مراجعه نمایند.
1) جاماسب حکیم در زمان گشتاسب که شاهنشاه هخامنشی باشد بوده، چنانکه در کتاب زند نوشته شده جاماسب وزیر گشتاسب بوده.
