زعیم حنفی: ،ثمامة بن اثال، بمقتضای قسمی که یاد کرده بود، عمل کرد، و بازرگانان و کشاورزان یمامه را گفت تا حبوبات و سایر ضروریاتی را که از یمامه به مکه صادر میشد از آن شهر بازگرفتند، و قریش در اثر این ممنوعیت اقتصادی دستخوش قحط و غلا شدند، و چندان از گرسنگی رنج میبردند که قطعاتی از پشم شتر را با خون آغشته میساختند، و بوسیله آن تغذیه میکردند، و سرانجام برای نجات از آن وضع فجیع چارهای جز این ندیدند که پیمبر (ص) را شفیع سازند، تا از ثمامه بخواهد که محاصره اقتصادی قریش را بشکند، و ایشان را از مشکلات طاقت فرسائی که از گرسنگی و قحط و غلا تحمل میکردند رهائی بخشد.
، ابن عبدالبر ، در کتاب ، استیعاب ، آورده است که قریش طی نامهای به پیمبر (ص) نوشتند: ، اطلاع ما درباره تو اینست که هماره بصله رحم سفارش میکنی، و به انجام آن تشویق و تحریض میفرمائی، و اکنون ثمامه مواد غذائی را از ما قطع کرده و از اینراه ما را متضرر ساخته است، پس اگر مصلحت بدانی طی نامهای از او بخواه که وصول آن مواد را برای ما آزاد سازد.
پیمبر (ص) پس از اطلاع از مضمون نامه قریش خواسته ایشان را تحقق بخشید، و علی رغم آنکه با ایشان در حال جنگ بسر میبرد، بر آن قوم رحمت آورد، و طی نامهای از ثمامه خواست تا ورود مواد غذائی بمکه را آزاد سازد، و ثمامه به مجرد دریافت این نامه، فرمان پیمبر (ص) را بکار بست، و قبیله خود: بنی حنیفه را اجازه داد تا محاصره اقتصادی قریش را بشکنند، و محصولات زراعی یمامه را در بازارهای مکه عرضه کنند:(1)
1) سیره حلبی ج 2 ص 298 و استیعاب ابن عبدالبر، در ترجمه ثمامه.