جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اعتراف قریش بکیان مسلمین‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

قریش از آغاز ظهور دعوت اسلام در مکه و از پانزده سال قبل از حادثه تاریخی حدیبیه، پیمبر و اصحاب آن سرور را بعنوان افراد متمرد و عناصر آشوبگری میشناختند که موضعی معقول و مورد اعتراف در اجتماع نداشتند، و ایشان را بصورت جمعی صعلوک و راهزن و خارج از قانون تلقی میکردند، که باید ایشان را تابع و خاضع خودشان سازند، و بحوزه طاعت دستگاه کهنوت بت پرستی خود درآورند، و یا اجتماع وثنی را بهر وسیله ممکن از شر ایشان خلاص کنند، و تنها چیزی که بفکرشان خطور نمیکرد این بود که روزی با آن جمع بر سر میز مذاکره بنشینند، و بصورت دو مقام همسنگ و هموزن بگفتگو پردازند. و ایشان را در سندی رسمی بعنوان امتی دارای رسمیت و شخصیت بلکه دولتی صاحب هیبت و نفوذ بشناسند. و این دیدگاه همچنان ادامه داشت تا زمانی که حادثه حدیبیه رخ داد، و قریش بحکم ضرورت و اجبار همگی این عناوین و شئون را برای مسلمین اعتراف کردند، و این اعتراف را توسط نماینده خود از مرحله شفاهی بصورت

کتبی درآوردند، و به امضا رساندند.

و با توجه به این واقعیت مهم وخطیر نخستین دستاورد سیاسی صلح حدیبیه اعتراف رسمی قریش به امت و دولت اسلام بود، و این اعتراف در سند رسمی صلح متجلی شد که طی دوازده ماده تنظیم شده بود، و یکی از این مواد ماده‏ای دائر بر قرارداد آتش‏بسی ده ساله میان مسلمین و قریش بود. و محتاج بتوضیح نیست که قرارداد آتش بس جز در میان دو گروه که لااقل از جهت نظامی و سیاسی برابر باشند منعقد نمیشود، و این برابری چیزی بود که قریش در طول پانزده سال اعتراف رسمی بر آن را رد میکردند، تا آنگاه که در حدیبیه، ناچار و بحکم اضطرار، طی معاهده صلح به آن معترف شدند.

از اینجا معلوم میشود که رسول اعظم (ص) چگونه بوسیله عقد این پیمان تاریخی این اعتراف را از قریش انتزاع کرده است، در صورتیکه اگر صبر و بردباری و ضبط نفس و دوراندیشی آن حضرت در کار نمیبود، و در قضیه حدیبیه ملایمت بدون ضعف، و شدت بدون خشونت را بکار نمیبرد، و لجاج و عناد و رفتار سبکسرانه جوانان مکه را پاداشی همگون میداد، بیقین کار بجنگ میکشید و خونهای بسیاری بی هیچ نتیجه‏ای ریخته میشد.